http://teranceong.blogspot.com/2011/04/black-and-white-arent-colours-theyre.html |
و چه کردند با این نهالهای ما که اینچنین خود را در این دشت دهشتناک و سرد و تاریک به دست خاک میسپارند.
زمستان رفتی است، هر چه باشد زمستان عمری دارد، پاییز گذشته است و امروز در سیاههترین و سردترین و دهشتناکترین لحظههای سال کمرمان خمیده شده است، آب چشمانمان یخ زده است، دستانمان سرد و رو به سیاهی است، اما بهار را باور کن، زمستان رفتنی است، هرچند نهال، آن نودرخت سبز و زیبا، تاب نیاورد، خشکید و آرام سر بر خاک گذارد ...
بهار را چه فایده زمانی که نهالی نباشد که دوباره سرسبز گردد... اما بهار را چه خوشی، زمانی که سبزی و شکوفهای نباشد ... این بهار دیگر ذرهای شبیه به آن بهارهای پیشین نیست، این بهار دیگر طعم و عطر بهارهای هر ساله را ندارد ...
هرچند این زمستان رفتی است، هرچند مرگ را پایان کبوتر نیست، اما این بهار هر چه باشد، دیگر آن بهار با نهالهای و سبز و خرم نیست ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر