مهر ۰۸، ۱۳۸۹

اینجا وین است ـــ قسمت ششم

همه‌ی ما با واژگانی همچون اقلیت‌های قومی و مذهبی آشنا هستیم اما تا به حال کمتر فکر کرده‌ایم که جز این اقلیت‌ها جامعه انواع گوناگون دیگری از اقلیت‌ها را نیز در بر دارد. در اینجا می‌خواهم واژه‌ی دیگری را تعریف کنم که شاید در ادبیات رایج ما جایگاهی نداشته باشد اما برای اینکه بتوانم موضوع را به روشنی بازگو کنم واژه‌ی اقلیت‌های جسمانی را تعریف می‌کنم. منظور از اقلیت جسمانی افرادی هستند که با توجه به وضعیت جسمانی خویش (همچون انواع معلولیت‌ها) با دیگر افراد جامعه تفاوت دارند. اکثریت افرادی هستند که مشکل جسمانی خاصی ندارند و در مقابل آن اقلیتی هستند که با توجه به علت‌هایی در طول دوران زندگی خویش یا از بدو تولد مشکل جسمانی خاصی دارند که نیازمند مراقبت‌های ویژه و یا امکانات ویژه‌ای هستند تا بتوانند در اجتماع حاضر گردند و نقش آفرینی کنند. تا بدین جا اقلیت‌های جسمانی را تعریف کردم تا بتوانم در انتهای این نوشتار مقایسه‌ای بین اقلیت‌های جسمانی در وین و تهران انجام دهم. در ابتدا وضعیت اقلیت‌های جسمانی را در وین مشاهده می‌کنیم.
روز‌های ابتدایی ورودم به این شهر بسیار متعجب بودم چرا که در هر گوشه و کنار شهر افرادی با معلولیت‌های گوناگون را مشاهده می‌کردم تعجب من نه از حضور این افراد در سطح شهر بلکه از تعداد افرادی بود که مشاهده می‌کردم هیچگاه در تهران به این میزان افراد معلول در خیابان ندیده بودم. در نگاه اول تصور می‌کنید که وضعیت سلامتی این مردمان مشکل دارد اما با نگاهی عمیق‌تر خواهید فهمید که حقیقت عکس آن است. اگرچه حضور این افراد در این شهر نسبت به تهران بسیار بسیار بیشتر است اما این مساله نسبت جمعیتی تعداد معلولان به کل جمعیت را مشخص نمی‌کند چراکه در تهران اکثر افراد با مشکلات جسمانی در خانه‌های خویش مبحوس هستند و بر عکس در وین این افراد در سطح جامعه حضور پیدا می‌کنند اما چرا ...!
وجود برآمدگی‌هایی در پیاده‌رو‌ها و مترو‌ها و معابر عمومی عبور و مرور برای نابینایان را بسیار بسیار آسان می‌کند. همچنین وجود چراغ‌هایی که با تغییر زنگ خود نابینایان را از سبز یا قرمز بودن چراغ برای عبور از خط عابر پیاده آگاه می‌کند، عبور و مرور را برای نابینایان در عرض خیابان‌ها بدون نیاز به کمک دیگران بسیار آسان کرده است.
تمامی امکانات شهری به صورتی طراحی و ساخته شده است که معلولینی که از واکر یا ویلچیر استفاده می‌کنند بتوانند از تمامی این امکانات شهری استفاده کنند برای مثال تمامی وسایل نقلیه عمومی به گونه‌ای طراحی ساخته و اجرا گردیده است که معلولین به راحتی می‌توانند پیاده و سوار شوند حتی قطارهای ریلی درون شهری و اتوبوس‌ها. تمامی ایستگاه‌های متروی درون‌شهری و قطارهای تندرو که معمولا بالاتر از سطح زمین هستند و یا زیر زمین هستند مجهز به آسانسور می‌باشند تا کسانی که توانایی استفاده از پله را ندارند به راحتی و بدون نیاز به کمک دیگران، خود بتوانند از آنها استفاده کنند. شهر و وسایل نقلیه عمومی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که عبور و مرور را برای استفاده کنندگان از ویلچیر و یا واکر به غایت ساده کرده است به گونه‌ای که نیازی به کمک دیگران برای استفاده از آنها برای عبور و مرور وجود ندارد و افراد گوناگون با توجه به محدودیت‌های جسمانی خود می‌توانند به صورت مستقل و بدون نیاز به دیگران از آنها استفاده کنند. وجود توالت‌های مخصوص برای استفاده کننده‌گان از ولچیر، محل‌های استراحت ویژه و ... در اماکن عمومی همچون ادارات، کتاب‌خانه‌ها و ... به افراد با ناتوانایی‌های جسمانی اجازه می‌دهد که بتوانند بدون دغدغه در محل‌های گوناگون ظاهر گردند و ایفای نقش کنند. تمامی این موارد در کنار هم موجب می‌گردد که شخصیت مستقل افراد حفظ گردد (چرا که افراد با نیازهای گوناگون خود به تنهایی می‌توانند نیازهای خویش را در جامعه برآورده کنند و نیازی به کمک دیگران برای رفع خواسته‌های ساده خود ندارند.) و بدین شکل است که افراد توانایی حضور در جامعه را پیدا کنند.
البته شایان ذکر است که همین مورد برای نوزادان نیز برقرار است به گونه‌ای که مادران برای حمل و نقل کودکان خود از کالسکه استفاده می‌کنند و تا کنون ندیده‌ام کسی کودک خود را به هنگام عبور و مرور در شهر به دست بگیرد. در تمامی وسایل نقلیه عمومی حتی اتوبوس و قطار‌های ریلی درون شهری جایگاه‌های ویژه‌ای برای کالسکه‌های نوزادان در نظر گرفته شده است که استفاده از آن را برای مادران ممکن می‌سازد. (پی‌نوشت 1)
اما تهران ... از توصیف آن می‌گذرم چرا که هر یک از ما کاملاً با این شهر آشناست و می‌‌داند که هیچ‌گونه امکاناتی برای افراد با ناتوانایی‌های جسمانی در نظر گرفته نشده است. بنابراین توصیف آن قصه ملال‌آور و تکراری بیش نیست.


دولت اتریش برای افرادی با انواع ناتوانایی‌های جسمانی امکاناتی را در نظر گرفته است و بدان‌ها چون شخصیت‌های مستقل می‌نگرد که حق زیستن دارند. اما جامعه ایران با وجود اینکه در جنگ 8 ساله ایران و عراق بر اساس آمار موجود 335000 نفر دچار معلولیت گردیده‌اند و همواره دولت و حاکمیت ایران خود را مدیون جانفشانی‌های این بزرگواران می‌داند با این وجود، متاسفانه ساختار حکومتی ایران به گونه‌ای است که تبلیغات فراوانی را روی این موضوع می‌کند اما ساده‌ترین امکاناتی را محیا نمی‌سازد تا اینگونه افراد بتوانند در جامعه حضور پیدا کنند و به نقش آفرینی بپردازند!!
با این حساب حاکمیت ایران نه تنها حقوقی برای اقلیت‌های قومی و مذهبی قائل نمی‌باشد بلکه برای اقلیت‌های جسمانی نیز کوچکترین ارزشی قائل نمی‌باشد و همواره حقوق انواع گوناگون اقلیت‌ها زیر چکمه‌های اکثریت خورد می‌گردد.

پی‌نوشت 1: با اینکه نرخ تولد در ایران 20.3 و نرخ تولد در اتریش 9.2 می‌باشد با این وجود نسبت به تهران شما بسیار نوزادان بیشتری را در سطح شهر می‌بینید چرا که خطری نوزادان را تهدید نمی‌کند و مادران آموزش دیده‌اند کودکان خود را به بیرون از خانه بیاورند اما محیط تهران خطرات بلقوه‌ای را برای یک نوزاد به همراه دارد به گونه‌ای که مادران چنین ریسکی نمی‌کنند به دفعات نوزادان و کودکان خود را از خانه بیرون بیاورند.


Share

مهر ۰۵، ۱۳۸۹

نکاتی درباب خطابه ی اخیر احمدی نژاد درباره انرژی هسته ای


جناب آقای احمدی نژاد در خطابه‌ی اخیر خویش در شصت و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک فرمودند: " انرژي هسته‌اي، پاك و ارزان و نعمتي خدادادي و از بهترين جايگزينها براي كاهش آلودگيهاي ناشي از سوخت فسيلي است. " به همین مناسبت نوشتاری را که پیشتر در وبلاگ مسدود شده‌ی آوای آزادی منتشر شده بود با اندکی تغییرات بازانتشار می‌دهم، تا ببینیم آیا حقیقتاً انرژی هسته‌ای انرژی پاک و ارزان قیمت و بهترین جایگزین برای کاهش آلودگی‌های ناشی از سوخت فسیلی است یا خیر.
پس از انقلاب صنعتی  یکی از مهمترین مسایل روز دنیا نحوه‌ی تولید انرژی، نگهداری انرژی و انتقال انرژی بوده و هست. در ابتدای آغازین انقلاب صنعتی و در ده‌های نخست آن تولید انرژی یکی از مهمترین مباحث روز بوده است. از روزگاران گذشته سوخت فسیلی یک از منابع اصلی تولید انرژی بوده و امروزه نیز همچنان می‌باشد. اما در ده‌های گذشته با توجه به مطالعات گسترده‌ای که بر روی سوخت‌های فسیلی (از جمله نفت و گاز و زغال سنگ) انجام شده است نشان داده است که سوخت‌های فسیلی معایب فراوانی دارا می‌باشند، از جمله: محدود بودن و تجدید ناپذیر بودن این منبع، آلودگی‌های زیست محیطی این منبع انرژی، گران بودن و هزینه بردار بودن آن، در دسترس نبودن آن و ... در ادامه با توجه به پیشرفتی که در علوم مختلف حاصل شد پیشنهاد گردید که از انرژی موجود در شکافت هسته برای تولید انرژی استفاده کنند. اما پس از مطالعات گسترده‌ای که در این زمینه، امروزه انرژی هسته‌ای (که بر اساس شکافت هسته ‌ای انجام می‌گیرد) را جایگزینی برای انرژی هسته‌ای نامیدند. در این نوشتار ابتدا به بررسی موردی انرژی هسته‌ای می‌پردازیم و در ادامه جایگزین‌هایی که برای این انرژی پیشنهاد شده است را مرور می‌کنیم و در انتها نتیجه‌گیری خواهیم نمود.
اولین بار پیش از جنگ جهانی دوم دولت‌ها به فکر استفاده از انرژی نهان در هسته در جنگ‌افزارهای خویش افتادند اما پس از جنک دانشمندان تحقیقاتی را بر روی این پدیده انجام دادند تا بتوانند از خواص آن در زمنیه‌های کاربردی و صلح‌آمیز استفاده کنند. امروزه نیز از شکافت هسته در تولید انرژی، دستگاه‌های پزشکی و بسیاری زمینه‌های دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد. در 20 دسامبر 1951 برای اولین بار از انرژی هسته‌ای الکتریسیته تولید گردید. در سال 1956 میلادی اولین نیروگاه هسته‌ای در انگلستان به بهره برداری رسید. در اواسط دهه‌ی 1950 برای اولین بار نیروگاه هسته‌ای برای تولید برق در پنسیلوانیای امریکا طراحی و در سال 1957 به مرحله‌ی اجرا رسید. در دهه‌ی 1960 پیشرفت‌های عظیمی در این عرصه ایجاد گردید و در دهه‌های آتی مطالعات بر روی این منبع انرژی و در زمینه‌های قابلیت اطمینان، مسایل زیست محیطی و همچین پس‌ماند‌های هسته‌ای ادامه پیدا کرد. در سال 1991، 22 درصد انرژی ایالات متحده‌ی آمریکا از طریق انرژی هسته‌ای تولید می‌گردید. ایالات متحده‌ی آمریکا پس از تنظیم قرار داد 1992 در سدد طراحی نسل جدیدی از این نیروگاه‌ها برآمد.[1] پس از تحقیقات گسترده‌ای که در زمینه نیروگاه‌های هسته‌ای انجام گردید و با توجه به معایب عمده‌ای که نیروگاه‌های هسته‌ای، که با استفاده از شکافت هسته[2] به تولید انرژی الکتریکی می‌پردازند، دارا بودند دانشمندان به دنبال روش‌های جایگزینی برای تولید انرژی روی آوردند و امروزه تلاش کشورهای پیشرفته در کنترل و بهره برداری از انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک می‌باشد.
به طور خلاصه معایب تولید انرژی از طریق شکافت هسته، به موارد روبه‌برو خلاصه می‌گردد:1. پس‌ماندهای هسته‌‌ای 2. احتمال حادثه 3. هزینه‌ی بالا 4. کم بودن مواد اولیه[3] [4] [5] [6] (تجدید ناپذیر بودن) در ادامه هر یک از موارد فوق را بسط می‌دهیم و مختصری شرح می‌دهیم.
در نیروگاه‌های هسته‌ای هر چند احتمال وقع حادثه بسیار اندک می‌باشد اما همواره احتمال وقوع حادثه وجود دارد و هیچگاه این احتمال صفر نمی‌گردد. تا کنون حدود ده مورد حادثه در نیروگاه‌های اتمی اتفاق افتاده است که مهمترین آنها حادثه‌ی چرنوبیل در سال 1986 میلادی بوده است.[7] در این حادثه صدها هزار نفر یا کشته شدند یا بیماری‌های خطرناک و غیر قابل علاجی را گرفتند.[8] با وجود گذشت سال‌های سال از این حادثه، هنوز هم آثار آن باقی است و جان انسان‌های بسیاری در خطر می‌باشد. هر چند همواره دانشمندان و محقیق  در راستای کاهش درصد احتمال وقوع حادثه کارهای فراوانی را انجام داده‌اند با این وجود هیچگاه این درصد به صفر نرسیده است. بنابراین همواره احتمالی وجود دارد که در نیروگا‌ه‌های هسته‌ای حادثه‌ای رخ دهد و نه تنها جان عده‌ی بسیاری را به خطر اندازد بلکه محیط زیست را نیز آلوده می‌گرداند به نحوی که پاکسازی آن هم هزینه‌ی فراوانی را در پی‌دارد هم آثار زیست محیطی غیر قابل اجتناب و جبران ناپذیری را بر جای خواهد گذارد که تا قرن‌ها آثار آن باقی خواهد ماند.
اورانیوم سوخت اصلی نیروگاه‌های هسته‌ای به شمار می‌آید که مقدار آن بر روی زمین محدود می‌باشد. بیش از 25% اورانیوم استخراج شده از معادن موجود در کانادا بدست می آید.  کشورهای استرالیا و قزاقستان و نیجریه و روسیه  در مکان‌های بعدی از نظر وجود ذخایر اورانیوم می‌باشند. بر اساس محاسبات مقدار اورانیوم موجود با نرخ مصرفی که در سال 2006 وجود داشته‌است تنها تا 100 سال دیگر باقی خواهد ماند. با توجه به رشد نرخ مصرف اورانیوم در سال‌های اخیر، 100 سال نیز عددی دست بالا محسوب می‌گردد. بنابراین سوخت هسته‌ای یکی از منابع تجدید ناپذیر انرژی می‌باشد و نمی‌تواند مشکل انرژی بشر را حل کند بنابراین نیازمند منابعی جایگزین برای این نوع از انرژی می‌باشیم چرا که روزی سوخت هسته‌ای به پایان خواهد رسید و دیگر نیروگاه‌های هسته‌ای ارزشی نخواهند داشت.[9] [10] [11] [12] [13] با توجه به آنچه که گفته شد این انرژی نیز همچون انرژی فسیلی تجدیدناپذیر می‌باشد که بایستی جایگزینی برای آن اندیشیده شود.
اما مهمترین دلیلی که دانشمندان و محقیقن برای عدم استفاده از نیروگاه‌های هسته‌ای برای تولید انرژی بیان نموده‌‌اند آلایندگی بسیار بالای نیرو‌گاه‌های هسته‌ای می‌باشد. نیروگاه‌های هسته‌ای همواره پسماند‌هایی را تولید می‌کنند به طوری که یک نیروگاه سالیانه 25 الی 30 تن پسماند به همراه دارد. این پسماند‌ها شامل مواد رایواکتیویه می‌باشند که برای محیط زیست و انسان‌ها بسیار خطرناک می‌باشد. این مواد نه تنها جان انسان‌ها را شدیداً به خطر می‌اندازد، بلکه  محیط زیست (آب و هوا و خاک) را به شدت آلوده می‌کنند به نحوی که موجب به خطر افتادن نسل دیگر جانداران از جمله حیوانات و گیاهان می‌شود. همچنین این مواد با توجه به نیمه عمر طولانی‌ که دارا می‌باشند هزاران سال در طبیعت باقی می‌مانند و منشا اثر تخریب‌های فراوانی خواهند گردید. تا به امروز دانشمندان نتوانسته‌اند این مشکل را برطرف کنند و تنها این مواد را در محافظ‌هایی می‌گذارند و آنها را در گوشه‌ای از طبیعت دفن می‌کنند. این محافظ‌ها که دارای تکنولوژی بالایی می‌باشند از انتشار تشعشعات ناشی از پسماندهای هسته‌ای به طبیعت جلوگیری می‌کند. اما اولاً ساخت این محافظ‌ها هزینه‌های زیادی را دی پی‌ دارد ثانیاً هرچند استفاده از این محافظ‌ها تشعشعات رادیواکتیو را کاهش می‌دهد با این وجود آن را به صفر نمی‌رساند. در ضمن این محافظ‌ها خود بایستی در مکان‌هایی دفن گردند و آن مکان‌ها شدید‌اً تحت تاثیر تشعشعات ناشی از مواد رادیواکتیو قرار می‌گیرند. همچنین هزاران سال طول می‌کشد تا اینکه بتوان این موارد را به طبیعت بازگرداند. هر چند با استفاده از ترفند‌هایی که زده شده است آثار ناشی از پسماند‌های هسته‌ای کاهش پیدا کرده است، با این وجود خطر آنها به هیچ وجه کاملاً رفع نشده است و انسان و طبیعت همواره در معرض خطرات ناشی از این پسماند‌ها قرار دارند. همچنین در بسیاری از موارد بدون در نظر گرفتن مسایل زیست محیطی این پسماند‌ها در طبیعت رها می‌گردند و یا در بسیاری از موارد دیگر رخداد‌هایی ناشی از عدم دقت در دفع کردن این پسماند‌ها به وجود آمده است آثار فراوان انسانی و زیست محیطی را به همراه داشته است. [14] [15] [16] بدین ترتیب با بهره‌برداری از یک نیروگاه هسته‌ای ناخواسته طبیعت خویش را به نابودی می‌کشانیم و آثاری را به جای خواهیم گذارد که نتایج آن تا قرن‌ها باقی می‌ماند و زندگانی نسل آینده‌ی بشر را تهدید خواهد نمود.
با توجه به مسایل یاد شده، نیروگاه‌های هسته‌ای خطرات انسانی و زیست محیطی فراوانی را به دنبال دارد. همچنین این منبع انرژی منبعی محدود و تجدید ناپذیر می‌باشد و تنها شاید جوابگوی چند نسل از بشر باشد بنابراین نمی‌توان از انرژی هسته‌ای به عنوان منبعی مناسب و جایگزین برای سوخت‌های فسیلی یاد کرد. بنابراین امروزه در کشورهای پیشرفته به دنبال منابع دیگری برای جایگزینی انرژی هسته‌ای و سوخت‌های فسیلی می‌باشند. منابعی که اولاً تجدیدپذیر باشند ثانیاً منابعی پاک باشند که تاثیرات منفی انسانی و زیست محیطی را بر جای نگذارد.
بنابراین ادعاهای یادشده توسط جناب آقای احمدی‌نژاد که "انرژي هسته‌اي، پاك و ارزان و نعمتي خدادادي و از بهترين جايگزينها براي كاهش آلودگيهاي ناشي از سوخت فسيلي است" جای بحث فراوان دارد و خالی از هرگونه حقیقتی می‌باشد و تنها ادعایی واهی و در راستای دیگر سخنان عوام‌پسندانه‌ ایشان است که ذره‌ای برای مخاطب خویش شعور قائل نمی‌گردند چرا که ذات این سخنان با حقیقت فرسنگ‌ها فاصله دارد. اما ببینیم در دیگر نقاط دنیا در این زمینه چه کارهایی در حال انجام می‌باشد.‌
امروزه تحقیقات بر روی انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر ادامه دارد و امروزه در کشورهای صنعتی و پیشرفته تحقیق بر روی انرژی‌هایی همچون انرژی بادی، انرژی زمین‌گرمایی، انرژی جزر و مد و به ویژه انرژی خورشیدی سهم عظیمی از تحقیقات را به خود اختصاص داده است. بر خلاف سیاست‌مداران، دوست‌داران طبیعت، دانشمندان و انسان‌دوستان کوچکترین علاقه‌ای به ترویج و استفاده از انرژی هسته‌ای ندارند. بر خلاف ادعای سیاست‌مداران انرژی هسته‌ای در هیچ حالتی بشر‌دوستانه نمی‌باشد چرا که در بهترین حالت آن یعنی استفاده از انرژی هسته‌ای در نیروگاه‌های تولید برق، آثار غیر قابل جبران و شدیدی بر روی حیات انسانی و طبیعت می‌گذارد. این در شرایطی می‌باشد که کشورها پایبند به استفاده از انرژی هسته‌ای در راستای صلح‌امیز باشند و از طرف دیگر تمامی استانداردهای موجود در این زمینه را رعایت نمایند که اگر موارد فوق کوچکترین خطایی در آنها حاصل گردد نه تنها نسل آینده بلکه نسل امروز بشر را نیز با خطری جدی مواجه خواهد نمود. بنابراین انرژی هسته‌ای حتی در بهترین شرایط و استانداردترین شرایط مخاطرات فراوان و غیرقابل اجتنابی بر روی زندگی بشر و دیگر موجودات زنده بر جای خواهد گذارد.
در مجله‌ی American Science (March, 2009) اشاره شده است که ایالات متحده امریکا برای تحقیقات در زمینه منابع انرژی تجدیدپذیر در سال 2007، 148.4 میلیون دلار بودجه قرار داده است که نسبت به سال ما قبل خود 60% افزایش داشته‌است. در شماره‌ی دیگری از همین نشریه برنامه‌ی بلند مدتی را تنظیم نموده‌اند به نحوی که تا سال 2050 میلادی 39% انرژی کل و 69% انرژی الکتریکی ایالات متحده تنها از طریق انرژی خورشیدی تامین گردد. در آماری که در سایت (http://www.energy.eu/ ) داده شده است نشان داده شده است که در کشورهای عضو EU تا سال 2020 هدف دارند که 20% از انرژی کلی مصرفی خود را از طریق منابع تجدید‌پذیر انرژی کسب کنند که این عدد در سال 2006 مقدار 9.2% بوده است.
با توجه به تحقیقات انجام شده[17] ایران توانایی بهره‌مندی از منابع گوناگونی از انرژی‌های تجدید‌پذیر را از جمله انرژی خورشیدی، انرژی باد، انرژی زمین‌گرمایی و انرژی سوخت‌های زیستی را دارد اما به علت فراوانی و در دسترس بودن آسان انرژی نفت و گاز اهمیت چندانی به این دسته از انرژی‌ها داده نمی‌شود. در همان مقاله آمده است که، در سال 2003 با در نظر گرفتن انرژی حال از نیروگاه‌های آبی تنها 2% انرژی کل از طریق منابع تجدیدپذیر تامین می‌گردد که تنها 0.004% آن حال از انرژی‌ا نوین است و عمده‌ی آن حال از نیروگاه‌های آبی می‌باشد که قدمت آن در ایران به هزاران سال می‌رسد. بنابراین خجم بسیار کمی از تولید انرژی در ایران از طریق منابع تجدیدپذیر تامین می‌گردد. در حالی که ایران یکی از کشورهایی می‌باشد که در آن منابع غنی‌ای از انرژی‌های تجدیدپذیر وجود دارد. اولین نیروگاه خورشیدی ایران نیز در سال 2009 به بهره برداری رسیده است که نسبت به دیگر کشورها بسیار دیرهنگام می‌باشد.[18]
سوالي كه از مسئولین بايستي بپرسيم اين است كه آيا به مشكلاتي كه در دستیابی به انرژی هسته‌ای وجود دارد پاسخي داده‌اند ؟! با زباله ها و پسماند‌هاي هسته‌اي خويش چه برنامه‌اي دارند؟! براي تجديدناپذير بودن اين انرژي و براي نسل‌هاي آينده چه برنامه‌ريزي كرده‌اند ؟! سوالاتي كه در نگاه اول سطحي و كم اهميت بنظر مي‌آيند اما با كمي دقت در آنها و تاثيراتي را كه در زندگاني ما و نسل بشر و ديگر موجودات زنده و طبيعت اطراف ما مي‌گذارند بسيار بزرگ و غيرقابل انكار است. فرزندان ما در آينده بر روي اين كره خاكي زندگي خواهند نمود و در نتيجه كارهاي امروز ما مستقيماً زندگي آنان را دگرگون خواهد نمود. آيا چاره‌اي براي موارد فوق اندیشیده شده است ؟!
فارغ از تمامي مجادلات و بحث هاي سياسي كه در اين زمينه وجود دارد، دستيابي به انرژي هسته‌اي آثار و نتايجي را براي ما در پي خواهد داشت كه نمي‌توان تاثير آن را در زندگي خويش و آيندگانمان ناديده انگاريم. شايسته است به مشكلاتي كه در فوق بدان‌ها اشاره‌اي هر چند کوتاه شد نظری گذرا افكنيم تا عمق فاجعه‌اي را كه با آن روبه‌رو مي‌باشيم، درك كنيم. زمين و آب و هوايي را كه خداوندگار عالميان براي ما پاك و به دور از هر گونه آلودگي آفريد ما آنها را خود با دستان خويش آلوده مي‌گردانيم و آيندگان خود را از نعمت پاكي و زيبايي طبيعت محروم مي‌گردانيم. اين در حالي است كه جايگزين‌هاي فراواني (به ويژه در كشوري همانند ايران) براي اين انرژي وجود دارد كه دستيابي بدان‌ها كم هزينه‌تر، پاك‌تر و به صرفه تر مي‌باشد. كشورهاي توسعه يافته بدين نكته پي برده‌اند و همواره بودجه‌هاي كلاني را به تحقيقات در زمينه‌هاي انر‍ژي‌هاي تجديدپذير و پاك اختصاص مي‌دهند.
اجداد ما در اين سرزمين ساليان سال محيط زيست و طبيعت خويش را پاك نگاه مي‌داشتند و همواره طبيعت را مورد احترام قرار مي‌دادند و آلوده كردن آن را گناهي بزرگ مي‌شمردند. آنان آب و خاك و هوا را پاك برای ما وديعه نهادند. اما دريغا كه امروز ما و هم نسلان ما كوچكترين احترامي براي طبيعت و آفريده‌هاي پاك خداوندگار خويش قائل نمي‌باشيم. وديعه‌اي را كه هزاران سال اجداد ما دست نخورده و پاكيزه برای ما به ارث گذاشتند و ما آنها را اينچنين ناشكرانه آلوده مي‌كنيم و بدان افتخار مي‌كنيم.
سخن آخر در این باره؛
دوستان، همراهان و هم نسلان عزيز، ما براي فرزاندان خود چه چيزي را قرار است به يادگار گذاريم؟ چرا بايد آنان را از طبيعتی پاك كه حق حقیقی آنان است محروم گردانيم و تنها به فكر خود و امروز خويشتن باشيم؟ آيا گناهي از اين بزرگتر وجود دارد كه هر آنچه را كه پيشينيان ما براي ما به يادگار گذاردند ما نابود گردانيم و هيچ براي فرزندان و نسلهاي آينده خويش نگاه نداريم؟ آیا فرزندانمان ما را خواهند بخشید؟ 


پی‌نوشت: تحقیقی بسیار جالب : The nuclear calendar - 365 reasons to oppose nuclear power
پی‌نوشت: در سایت زیر داده‌های مربوط به تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر موجود می‌باشد.




[2]   لازم است که این نکته یاد آوری شود که امروزه تنها استفاده از انرژی هسته‌ای از طریق شکافت هسته ممکن می‌باشد و تا به امروز نتوانسته‌اند از پدیده‌ی فیوژن (همچوشی هسته‌ای) به صورت صنعتی انرژی تولید کنند. امروزه تمامی نیروگاه‌های هسته‌ای از شکافت هسته برای تولید انرژی استفاده می‌کنند.
[9]  البته بایستی یادآوری نمود مدل‌های گوناگونی از نیروگاه‌ها وجود دارد که می‌توان در آنها سوخت هسته‌ای را بازیافت نمود و با این روش و از طریق این نیروگاه‌ها چند هزارسالی ممکن است بتوان از این انرژی استفاده نمود اما اگثر قریب به اتفاق نیروگاه‌های فعال امروز دنیا از این دست نیروگاه‌ها نمی‌باشند و بیشتر نیروگاه‌های اینچنینی جنبه‌ی تحقیقاتی دارند تا صنعتی و کشورهایی که می خواهند به انرژی هسته‌ای برای تولید برق اتکا کنند به این دست از نیروگاه‌ها روی نمی‌آورند.
Share

مهر ۰۳، ۱۳۸۹

اینجا وین است ــ میان قسمت اول

File:Opera-Vienna-Austria-2005.jpg


اینجا وین است ... شهر ساز و آواز، آرامکده نوابغ آهنگسازی تاریخ هنر همچون موتزارت و بتون، یکی از بزرگترین و معروف‌ترین معیادگاه‌های نوازندگان برجسته تاریخ هنر ... شهری با چندین سالن تیاتر و کنسرت و اوپرا با قدمت تاریخی چند صد ساله و یکی از محل‌های برگزاری بزرگترین و زیباترین کنسرت‌ها و اپراها و تیاترهای کلاسک جهان.
چند روزی بیشتر از ورود ما به وین نمی‌گذشت که با تصمیم عده‌ای از دوستان قرار بر این شد که در یکی از اپراهای نه چندان معروف و بسیار معمولی این شهر شرکت کنیم. پیش از آن هیچ دیدی نداشتم که اپرا در وین چگونه است و قرار است چگونه باشد ... در چه سالنی برگزار می‌گردد و صحنه آرایی و ... آن چگونه خواهد بود ... لباس پوشیدیم و برای گرفتن بلیط چند ساعتی به سالن اپرا رفتیم. بلیط‌های این سالن اپرا از 1.5 یورو شروع می‌گردید و تا بالای 100 یورو در بازه قیمتی این بلیط‌ها قرار داشت. قیمت‌ها به گونه‌ای بود که هر قشری از جامعه و با هر سطح درآمدی می‌توانست در آن شرکت کند و انصافاً (هر چند جایگاه نشستن بلیط‌ها با قیمت‌های گوناگون متفاوت بود) اما همه می‌توانستند از این اپرا به بهترین شکل استفاده کنند و به گونه‌ای نبود که کسی که بلیط 1.5 یورویی خریده است نمی‌تواند از این اپرا استفاده کند و اینچنین است که فاصله‌های طبقاتی در چنین برنامه‌هایی تا حد امکان از بین می‌رود و همه اقشار گوناگون جامعه می‌توانند از یک برنامه همه به یک اندازه استفاده کنند آن هم نه برنامه‌هایی همچون برنامه‌های آموزشی و ... بلکه برنامه‌های تفریحی و فرهنگی همچون اپرا و تیاتر !!
این سالن اپرا یکی از سالن‌های اپرای نه چندان معروف وین و نمایش آن جز نمایش‌های بسیار معمولی این سالن بوده است که حتی کل سالن اپرا در این اجرا پر نشد. اما در وصف صحنه‌آرایی و نظم حرکات و هماهنگی موسیقی و نمایش حقیقتاً از دیدگاه بنده شاهکاری باور نکردنی و به جد یکی از زیباترین نمایش‌هایی بوده است که تا به امروز دیده‌ام که قادر به توصیف آن در قالب واژگان نیستم.
ما که تا به امروز یک نمایش اپرا از نزدیک ندیده‌بودیم و نمی‌دانستیم قرار است چگونه باشد و چند توریست دیگر که از چهره آنان به نظر می‌رسید از آسیای شرقی باشند، با ظاهری معمولی بدانجا رفته بودیم اما برخلاف انتظار ما اکثر کسانی که برای دیدن نمایش می‌آمدند همه با لباس‌های شب و بهترین ظاهر خود در این برنامه شرکت کرده بودند.
نکته قابل توجه دیگر آن بود که که در کنار ما یکی از توریست‌هایی که در بالا ذکرش آمد قرار داشت. پیش از اینکه نمایش شروع گردد و چراغ‌ها را خاموش کنند این فرد کتابی در دست گرفته بود (که زبان آن ژاپنی یا چینی یا کره‌ای بود) و مطالعه می‌کرد. نمایش حدوداً 3 ساعت به طول انجامید که در این بین دو وقت استراحت پانزده دقیقه‌ای نیز در نظر گرفته شده بود. در طول تمامی این وقت‌های استراحت این فرد کتابش را بیرون می‌آورد و مطالعه می‌نمود در حالی که همه در بیرون از سالن به گفتگو مشغول بودند و یا نوشیدنی و یا خوردنی می‌خوردند، او مطالعه می‌کرد و به هنگام نمایش غرق در تماشای آن بود. این در حالیست که ما می‌دانیم چه زمان‌های بسیاری را تلف می‌کنیم و بیهوده می‌گذرانیم و او حتی از این زمان اندک نیز برای مطالعه استفاده می‌نمود. آری این است فرق بین مرمان!!
و نکته آخر: اینجا وین است، شهری با بهترین حمل و نقل درون شهری، یکی از بهترین شهرهای دنیا از نظر امنیت، ساعت 11 و نیم شب می‌باشد خیابان‌ها خلوت و کوچه‌ها تاریک است! هوا نیز کمی سرد است و اپرا چند دقیقه‌ای است که به پایان رسیده است ... جمعیتی که اکثراً با لباس‌های شب خود به دیدن نمایش آمده‌اند از سالن خارج می‌شوند و به سمت مترو می‌روند و گروه گروه سوار بر قطارها می‌شوند و به خانه‌های خود می‌روند. در بین افراد دختران جوانی هستند که به تنهایی به دیدن نمایش آمده‌اند و حال با لباس‌های مهمانی خود در ساعت 12 نیمه‌ شبی سرد به تنهایی با مترو به خانه‌ی خود می‌روند و همه نشان از آن دارد که وین شهری است با امنیتی باور نکردنی و حمل و نقلی بی‌نظیر!



File:Opera Vienna.jpg
Share

شهریور ۲۹، ۱۳۸۹

اینجا وین است ــ قسمت پنجم

File:Turks protesting in Vienna.jpg

این بخش را به مسائل مربوط به جمعیت مسلمان و ترک‌تبار این شهر اختصاص می‌دهم. بر اساس آمار موجود در سال 2010، تخمین زده می‌شود که 6 درصد از افراد کشور اتریش را مسلمانان این شهر تشکیل می‌دهند. اکثر این افراد افراد ترک تباری هستند که از ترکیه و بوسنی و هرزگوین و صربیا و بدین‌جا مهاجرت کرده‌اند. مسلمانان این شهر را می‌توان به راحتی با حجابی که بر سر دارند تشخیص داد. معمولاً فرزندان این خانواده‌ها به رسم پدران و مادران خود حجابی بر سر دارند. حجاب و پوشش مسلمانان در این کشور تفاوت‌های قابل توجهی با پوشش و حجاب مسلمانان ایرانی دارد. معمولاً  خود را ملزم به پوشیدن مانتو یا پوششی شبیه به آن نمی‌کنند و از لباس‌های معمولی استفاده می‌کنند اما به صورت کامل موهای خود را با پوششی می‌پوشانند (یا با انواع هدبندها و روسری‌ها و یا شال‌ها) اما کمتر دیده‌ام از لباس‌های گشاد استفاده کنند که در سنت اسلامی به عنوان حجاب سفارش شده است و تا به حال ندیده‌ام از چادر یا پوششی شبیه به آن استفاده کنند. با آنچه از آموزه‌های حجاب در ایران آموخته بودم پوشش این افراد را نمی‌توان به عنوان حجاب مورد قبول اسلامی در ایران در نظر گرفت. شاید گفتن این نکته هم بد نباشد که در این شهر شما بارها با ایرانیان مقیم این کشور برخورد خواهید نمود در مواردی که با ایرانیان مقیم این کشور برخورد داشته‌ام (چه در فرودگاه و هواپیما به هنگام ورود به وین چه در شهر) تقریبا هیچکدام حجابی را نداشته‌اند جز مواردی که به عنوان نمایندگان ایران در این کشور مشغول به کار بوده‌اند (سفارت و موارد مرتبط با سازمان ملل و ...) تجربیات دیگر دوستان نیز این مشاهدات بنده را تایید می‌کند.
رشد جمعیت در کشور اتریش بر اساس آمار سال 2009، 0.052 درصد است با توجه به این موضوع دولت اتریش با توجه به نیازهای خود در پی ایجاد سیاست‌هایی است که مردم را تشویق به بچه‌دار شدن کند. یکی از این سیاست‌ها پول دادن به صورت ماهیانه به کسانی است که نوزادی را به دنیا می‌آورند. معمولاً مسلمانان (ترک‌‌)‌های این شهر بیش از دیگران از این قانون استفاده می‌کنند. (منبع) در شهر به ندرت فردی بومی را مشاهده می‌کنید که چند بچه در کنارش باشد در نقطه مقابل آن مسلمانان این شهر هستند که تعداد زیادی بچه‌دارند و به هنگامی که در شهر آنان را می‌بینید مشاهده می‌کنید که کودکان و نوجوانان قابل توجهی را همراه خود دارند. ایده‌ی کلی این مساله استفاده از حقوق ماهیانه‌ای است که به نوزادان در این شهر اختصاص می‌دهند و مساله دیگر افزایش جمعیت مسلمانان جهان است. مسلمانان شدیداً اعتقاد دارند که از طریق روش‌هایی چون آوردن بچه‌های زیاد نسبت‌ جمعیتی خود را در جهان افزایش دهند و اتریش می‌تواند فضای مناسبی را برای آنان فراهم کند بنابر همین عقیده است که عده قابل توجهی از ترکان مسلمان به این شهر مهاجرت کرده‌اند تا بتوانند از هم از خدمات دولتی استفاده کنند و هم به افزایش جمعیت خود در دنیا بپردازند. (پی‌نوشت 1)
مورد دیگر قانونی است که به موجب آن به افراد بیکار حقوقی را می‌دهند. (از ملزومات و شرایط این قانون اطلاع درستی ندارم تنها آنقدر می‌دانم که به تمامی شهروندانی که مدتی در اتریش زندگی کرده باشند و کار کرده باشند می‌توانند از این قانون استفاده کنند البته جزئیات آن را به درستی نمی‌دانم.) دولت مبلغ قابل توجهی را به عنوان حقوق بی‌کاری برای بی‌کاران در نظر می‌گیرد که با استفاده از آن می‌توانند زندگی معمولی خویش را بگذرانند و حتی نیازی به منابع مالی نداشته باشند. یکی از آشنایان تعریف می‌کرد در این مورد نیز مسلمانان (ترک‌‌های) این شهر بیشتر کسانی را که از این قانون استفاده می‌کنند تشکیل می‌دهند. آنان با استفاده از این قانون مدتی را در این شهر زندگی می‌کنند و کار می‌کنند سپس خود را بی‌کار می‌کنند و با استفاده از حقوق بی‌کاری که به آنان تعلق می‌گیرد به کشور خود باز می‌گردند و حقوق خود را در آنجا خرج می‌کنند. این پول با توجه به تبدیلات ارزی و هزینه‌های زندگی این افراد در ترکیه و کشور‌های اروپای شرقی درآمدی بسیار زیاد تلقی می‌گردد و هر چند وقت یک بار برای گرفتن پول خود به اتریش می‌آیند و آن را در کشور نخستین خود خرج می‌کنند. این مورد هم یکی دیگر از مواردی است که مسلمانان این شهر به شکلی از قوانین موجود سوء استفاده می‌کنند و چون قانون برای همه یکسان است نمی‌توان این افراد را از چنین استفاده‌هایی محدود نمود.
File:Bitwa pod Wiedniem Brandt.jpg

از دیدگاه تاریخی (منبع 2) و با توجه به مسائل رخ داده در تاریخ همانند حمله عثمانی‌ها به این سرزمین و غارت کردن آن، به نظر نمی‌رسد این مردمان رابطه خوبی را مسلمانان ترک‌ تبار داشته باشند اما آنچه که در زندگی روزمره مشاهده می‌گردد عکس این مورد را نشان می‌دهد که چگونه افراد در مقابل قانون و انواع و اقسام حقوق اجتماعی برابر نزد این مردمان یکسان هستند.
در ایران اقشار گوناگون مردم همچون اقلیت‌های قومی و مذهبی که حتی کینه تاریخی نسبت به آنان وجود ندارد از نظر حقوق اجتماعی و بعضاً قانونی برابر نمی‌باشند. با توجه به تمامی ظلم‌هایی که مسلمانان عثمانی و ترک‌تبار به مردمان سرزمین اتریش کرده‌اند نه تنها امروز آنان قشر عظیمی از مهاجران را به خود اختصاص داده‌اند بلکه امروز مشاهده می‌کنیم که همین افراد چگونه برای دستیابی به اهدافی قومی خود از قوانین این کشور استفاده‌هایی را به نفع خود می‌کنند و هیچ برخوردی با آنان صورت نمی‌گیرد. اما در ایران، سرزمینی که مبدا تاریخی بسیاری از اقوام قومی و مذهبی است و تمامی این اقوام در آبادانی و پیشرفت این سرزمین کوشیده‌اند، امروز در پیشگاه قانون و برخورداری از حقوق اجتماعی از جایگاه‌های درجه چندم برخوردار هستند. با توجه به مشاهدات می‌توان گفت که چنین برخوردی ریشه در شاخصه‌های دمکراتیکی است که در کشور جاری است هر چه جوامع به سمت دمکراتیک‌تر شدن پیش می‌روند مسائل قومیتی و دینی و اقلیتی و اکثریتی مفهوم خود را در قانون‌گذاری‌ها و برخورداری از انواع و اقسام حقوق اجتماعی از دست می‌دهند. 

پی‌نوشت 1:
FR by religion: Roman Catholic – 1.32; Protestant – 1.21; Islam – 2.34; Other religions – 1.44; Nonreligious – 0.8

Share

شهریور ۲۷، ۱۳۸۹

بررسی تطبیقی عناصر آفرینش در اسطوره های ایرانی و آفرینش در قرآن



داستان‌های ایرانی باستان کتابی است به کوشش احسان یارشاطر که در آن برخی از داستان‌ها و اسطوره‌های ایرانی را از متون ایران باستان استخراج کرده است. در این پژوهش از متون اوستایی و سغدی و پارتی و پهلوی استفاده شده است و منبعی که هر یک از داستان‌ها از آن استخراج شده است عنوان گردیده است. در مقدمه این کتاب ایشان نوشته‌اند: "هر چند این کتاب داستان‌های ایران باستان نامیده شده است، اما خواننده‌ی زیرک در خواهد یافت که آنچه امروز در نظر ما افسانه می‌نماید در دیده‌ی صاحبان بسیاری از این افسانه‌ها حقیقت می‌نموده، چنانکه امروز هم بسیاری از اعتقادات دینی قومی از نظر آنان که دینی دیگر دارند افسانه می‌یابد." هدف از این نوشتار بررسی تطبیقی میان عناصر داستانی موجود در یکی از داستان‌های این کتاب با عنوان هرمزد و اهریمن و خلقت جهان در قرآن می‌باشد. این نوشتار خالی از کاستی نمی‌باشد اما مقدمه‌ای است برای پژوهش‌های بیشتر در این زمینه.

داستان هرمزد و اهریمن از متن پهلوی "بندهش بزرگ" گرفته شده است که در آن به چگونگی آفرینش جهان مادی و معنوی اشاره‌ای می‌گردد و داستانی است درباره نبرد بین هرمزد و اهریمن.  بُنْدَهِش (در فارسی میانه «بندهشْن »، به معنای اصل آفرینش ) یکی از مهمترین متون دینی ـ تاریخی زردشتی، به خط و زبان پهلوی. این اثر عمدتاً دربارة کیهانشناسی، با فصولی در تاریخ کیانیان و جغرافیای ایرانشهر، بر پایة متون اوستایی و گزارشهای پهلوی و منابع تاریخی، بخصوص خداینامه، در 36 فصل است که مؤلف در دیباچة کتاب آنها را به سه بخش اصلی و کلی تقسیم کرده است: 1) آفرینش اورمزد و دشمنی اهریمن؛ 2) چگونگی آفرینش مادی و این جهانی از آغاز تا انجام؛ 3) تاریخ و پیوند کیانیان و زیستگاههای آنان. مهمترین و بلندترین فصل آن همان نخستین فصل است دربارة چگونگی اورمزد و اهریمن و جدالشان با یکدیگر، و خلقت آفریدگان به صورت مینوی و مادی. گردآوری و تألیف این کتاب احتمالاً در اواخر دورة ساسانی و تدوین نهایی آن در قرن سوم هجری یا دیرتر صورت گرفته است. بعضی از فصول کتاب مانند مقدمة آن، افزودة بعدی شناخته شده است. نام مؤلف اصلی آن دانسته نیست ولی نام مدوّن نهایی آن را در فصل مربوط به تبارنامة موبدان، به احتمال، فَرْنْبَغ دادِگی یا دادویه (دات ـ ویه یا دادگ ) خوانده اند. البته شایان ذکر است که این کتاب و چنین کتاب‌هایی این کتاب بیشتر ارزش تاریخی و اسطوره‌ای دارد تا شناخت جهان‌بینی زرتشتی که بر پایه‌های اصول کتاب گاتاها قرار دارد.

در ادامه قسمت‌هایی از این داستا‌ن را می‌آورم سپس قسمت‌هایی از قرآن را که با این داستان شباهت‌هایی دارند ذکر خواهم نمود. البته به خواننده توصیه می‌گردد که پیش از خواندن ادامه این نوشتار حتماً داستان هرمزد و اهریمن را مطالعه نماید. لازم به ذکر است که برای ترجمه آیات قرآنی از تارنمای آیت الله العظمی مکارم شیرازی استفاده شده است.

در این داستان می‌‌خوانیم که: "هرمزد جهان را در شش نوبت آفرید" در قرآن نیز بارها ذکر شده است که خداوند جهان را در شش روز و یا شش نوبت آفریده است. آیات مربوطه به ترتیب در ادامه می‌آید:
-             سوره الاعراف، آیه 54: إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ – "پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [= شش دوران ] آفريد; سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت); با (پرده تاريكِ) شب، روز را مى پوشاند; و شب به سرعت، در پى روز مى آيد; و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او) است! پر بركت و بى زوال است خداوندى كه پروردگار جهانيان است. "
-             سوره يونس آیه 3: إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ - " پروردگار شما،خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [= شش دوران]آفريد; سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبير كار (جهان) پرداخت; هيچ شفاعت كننده اى، بى اذن او نيست; اين است خداوند، پروردگار شما!پس او را پرستش كنيد. آيا متذكّر نمى شويد؟! "
-             سوره هود آیه 7: وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ - " او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [= شش دوران]آفريد; وعرش (قدرت) او، بر آب قرار داشت; (و جهان در آغاز توده مذابى بود، او آن را آفريد) تا شما را بيازمايد كه كدام يك عملتان بهتر است. و اگر (به آنها) بگويى: «شما بعد از مرگ، برانگيخته مى شويد.»، به يقين كافران مى گويند: «اين سحرى آشكار است!» "
-             سوره الفرقان آیه 59: الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا - " همان كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران] آفريد; سپس بر عرش (قدرت و تدبير جهان هستى) قرار گرفت، او خداوندِ رحمان است; از او بخواه كه از همه چيز آگاه است. "
-             سوره السجده آیه 4: اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ - " خداوند كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز [= شش دوران ] آفريد، سپس بر عرش (قدرت و تدبير جهان هستى) قرار گرفت; هيچ سرپرست و شفاعت كننده اى براى شما جز او نيست; آيا متذكّر نمى شويد؟! "
-             سوره ق آیه 38: وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ – " ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز [= شش دوران ] آفريديم، و هيچ گونه رنج و سختى به ما نرسيد. (با اين حال چگونه زنده كردن مردگان براى ما مشكل است؟!) "
-             سوره الحديد آیه 4: هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ - " او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [= شش دوران ] آفريد; سپس بر عرش قدرت قرارگرفت (و به تدبير جهان پرداخت); آنچه را در زمين داخل مى  شود مى داند، و آنچه را از آن خارج مى شود و آنچه از آسمان نازل مى گردد و آنچه به آسمان بالا مى رود; و هر جا باشيد او با شماست، و خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهيد بيناست. "
در این داستان درباره تعداد آسمان‌ها و یا طبقات آسمان چنین آمده است: " آنگاه هرمزد هفت سپهر آفرید و ماه و آفتاب و اختران ثابت و سیار را میان زمین و آسمان در آنها جای داد و همه را آماده‌ی نبرد ساخت."
درباره طبقات آسمان نیز در قرآن در آیات گوناگون ذکر شده است که تعداد آنها هفت قسمت است برای مثال:
-             سوره الاسراء آیه 44: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا - " آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى گویند; و هیچ موجودى نیست، جز آنکه، تسبیح و حمد او مى گوید; ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید; او داراى حلم و آمرزنده است."
-             سوره المومنون آیه 17: وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ - " ما بر فراز شما هفت راه [= طبقات هفتگانه آسمان ]را قرار دادیم; و هرگز از خلق (خود) غافل نبوده ایم. "
-             سوره المومنون آیه 86: قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ – " بگو: «چه کسى پروردگار آسمانهاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟» "
-             سوره الطلاق آیه 12: اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا - " خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را; فرمان (و تدبیر) او در میان آنهاپیوسته فرود مى آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خدا به همه چیز احاطه دارد. "
-             سوره الملك آیه 3: الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ - " همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید; در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبى نمى بینى. بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللى مشاهده مى کنى؟! "
-             سوره نوح آیه 15: أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا – " آیا نمى دانید چگونه خداوند هفت آسمان را برفراز یکدیگر آفریده است، "
-             سوره النبا آیه 12: وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا – " و بر فراز شما هفت (آسمان) محکم بنا کردیم. "
-             سوره بقره آیه 29: هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ - " او کسى است که همه آنچه را در زمین وجود دارد، براى شما آفرید; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود; و او به هر چیزى دانا است. "
این دو مورد عیناً در قرآن و این داستان گرفته شده از کتاب بندهش بزرگ یکی است اما در موارد دیگر همچون ترتیب قرار گرفتن آسمان‌ها و نقش و محل قرار گیری ستارگان و ماه و خورشید شباهت‌های بسیاری وجود دارد که در ادامه نگاهی بدان‌ها می‌اندازیم.
در داستان هرمزد و اهریمن می‌‌خوانیم : " سپهر اول را جایگاه ابرها کرد. سپهر دوم را بر فراز ابرها پدید آورد و اختران ثابت را بر آن نشاند." نشان می‌دهد که محل قرارگیری ستارگان آسمان دوم از هفت آسمان است. در قرآن سوره الصافات آیه 6 نیز می‌خوانیم: " إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ - ما آسمان نزديک [= پايين‏] را با زیور ستارگان آراستيم، " همچنین در سوره الملك آیه 5: " وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ - ما آسمان پایین [= نزدیک] را با چراغهاى فروزانى زینت بخشیدیم، و آنها [= شهابها ]را تیرهایى براى (راندن) شیاطین قرار دادیم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم.  " در سوره فصلت آیه 12 نیز آمده است: " فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ - آنگاه آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز [= دو دوران] آفرید، و در هر آسمانى امر (و برنامه) آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى [= ستارگان] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم; این است تقدیر خداوند توانا و دانا.  " مشاهده می‌کنیم که در هر دو جایگاه ستارگان در آسمان‌های پایین است.
در داستان هرمزد و اهریمن نقل شده است: " سپهر سوم را بر فراز سپهر اختران آفرید و اخترانی را که از نور ناب بودند در آن نشاند، تا اگر در نبرد اَهریمن از سپهر اختران بگذرد از این سپهر نگذرد و راه به سوی بالا نیابد. " بنابراین نتیجه می‌گیریم که اخترانی از جنس نور ناب را هرمزد برای جلوگیری از عبور اهریمن به طبقات بالاتر آسمان و محافظت از آسمان خلق کرده است. در قرآن سوره الجن آیه 8 می‌خوانیم: " وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا - و این که ما آسمان را جستجو کردیم و آن را پر از محافظان قوى و تیرهاى شهاب یافتیم، " در این آیه مشاهده می‌کنیم که جن‌ها شهاب‌های آسمان را محافظان آسمان می‌دانند. در هر دو شهاب‌ها (اخترانی از نور ناب) را محافظان آسمان هستند. همچنین در سوره فصلت  آیه 12 می‌خوانیم: " فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ - آنگاه آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز [= دو دوران] آفرید، و در هر آسمانى امر (و برنامه) آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى [= ستارگان] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم; این است تقدیر خداوند توانا و دانا.  " این آیه نیز نشان می‌دهد که آسمان به کمک شهاب‌ها محافظت می‌گردد. در سوره الصافات آیه 10 نیز می‌خوانیم: " إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ - مگر آنها که در لحظه‏اى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‏کند!" در سوره الملک آیه 5 و سوره الجن آیه 9 آمده است: " وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ - ما آسمان پایین [= نزدیک] را با چراغهاى فروزانى زینت بخشیدیم، و آنها [= شهابها ]را تیرهایى براى (راندن) شیاطین قرار دادیم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم. " ، " وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا - و این که ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مى نشستیم; امّا اکنون هرکس بخواهد استراق سمع کند، شهابى را در کمین خود مى یابد "
در این داستان برای ماه و خورشید به ترتیب جایگاه‌های خاصی را در آسمان‌ها در نظر گرفته است. ماه در آسمان چهارم و خورشید در آسمان پنجم قرار گرفته‌است. در سوره یونس آیه 5 آمده است: " هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ - او کسى است که خورشید را روشنایى بخش، و ماه را نورافشان قرار داد; و براى آن منزلگاههایى مقدّر کرد، تا عدد سالها و حساب (زمان) را بدانید; خداوند این را جز بحق نیافریده; او آیات (خود را) براى گروهى که آماده درک حقایقند، شرح مى دهد. " همچنین در سوره فرقان آیه 61 و سوره نوح آیه 16 می‌خوانیم: " تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا - زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که در آسمان منزلگاههایى براى ستارگان قرار داد; و در میان آن، چراغ روشن (خورشید) و ماه تابان آفرید. " ، " وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا - و ماه را در میان آن ها مایه روشنایى، و خورشید را چراغ فروزانى قرارداده است؟! [1]" آیات فوق نشان می‌دهند که ماه و خورشید دارای منزلگاهی (جایگاهی ویژه در میان آسمان‌ها هستند) که می‌توان از آن برداشت کرد که این دو در آسمان‌های میانی قرار دارند. سوره یس آیه 40 آمده است: "لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ - نه خورشید راسزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى گیرد; و هر یک در مسیر خود شناورند. " که نشان می‌دهد خورشید و ماه در آسمان‌های مختلفی قرار دارند.
همانگونه که در قسمت‌های فوق مشاهده گردید بین آفرینش آسمان‌ها در قرآن و این داستان شباهت‌های بسیاری وجود دارد. با بررسی‌های دقیق‌تر می‌توان داستا‌ن‌ها و اسطوره‌های ایرانی دیگر را نیز مقایسه‌ای تطبیقی با قرآن نمود. 



[1]  15)أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا - آيا نمى‏دانيد چگونه خداوند هفت آسمان را يکى بالاى ديگرى آفريده است،
16)وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا - و ماه را در ميان آسمانها مايه روشنايى، و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟!

Share