اینجا وین است ... شهر ساز و آواز، آرامکده نوابغ آهنگسازی تاریخ هنر همچون موتزارت و بتون، یکی از بزرگترین و معروفترین معیادگاههای نوازندگان برجسته تاریخ هنر ... شهری با چندین سالن تیاتر و کنسرت و اوپرا با قدمت تاریخی چند صد ساله و یکی از محلهای برگزاری بزرگترین و زیباترین کنسرتها و اپراها و تیاترهای کلاسک جهان.
چند روزی بیشتر از ورود ما به وین نمیگذشت که با تصمیم عدهای از دوستان قرار بر این شد که در یکی از اپراهای نه چندان معروف و بسیار معمولی این شهر شرکت کنیم. پیش از آن هیچ دیدی نداشتم که اپرا در وین چگونه است و قرار است چگونه باشد ... در چه سالنی برگزار میگردد و صحنه آرایی و ... آن چگونه خواهد بود ... لباس پوشیدیم و برای گرفتن بلیط چند ساعتی به سالن اپرا رفتیم. بلیطهای این سالن اپرا از 1.5 یورو شروع میگردید و تا بالای 100 یورو در بازه قیمتی این بلیطها قرار داشت. قیمتها به گونهای بود که هر قشری از جامعه و با هر سطح درآمدی میتوانست در آن شرکت کند و انصافاً (هر چند جایگاه نشستن بلیطها با قیمتهای گوناگون متفاوت بود) اما همه میتوانستند از این اپرا به بهترین شکل استفاده کنند و به گونهای نبود که کسی که بلیط 1.5 یورویی خریده است نمیتواند از این اپرا استفاده کند و اینچنین است که فاصلههای طبقاتی در چنین برنامههایی تا حد امکان از بین میرود و همه اقشار گوناگون جامعه میتوانند از یک برنامه همه به یک اندازه استفاده کنند آن هم نه برنامههایی همچون برنامههای آموزشی و ... بلکه برنامههای تفریحی و فرهنگی همچون اپرا و تیاتر !!
این سالن اپرا یکی از سالنهای اپرای نه چندان معروف وین و نمایش آن جز نمایشهای بسیار معمولی این سالن بوده است که حتی کل سالن اپرا در این اجرا پر نشد. اما در وصف صحنهآرایی و نظم حرکات و هماهنگی موسیقی و نمایش حقیقتاً از دیدگاه بنده شاهکاری باور نکردنی و به جد یکی از زیباترین نمایشهایی بوده است که تا به امروز دیدهام که قادر به توصیف آن در قالب واژگان نیستم.
ما که تا به امروز یک نمایش اپرا از نزدیک ندیدهبودیم و نمیدانستیم قرار است چگونه باشد و چند توریست دیگر که از چهره آنان به نظر میرسید از آسیای شرقی باشند، با ظاهری معمولی بدانجا رفته بودیم اما برخلاف انتظار ما اکثر کسانی که برای دیدن نمایش میآمدند همه با لباسهای شب و بهترین ظاهر خود در این برنامه شرکت کرده بودند.
نکته قابل توجه دیگر آن بود که که در کنار ما یکی از توریستهایی که در بالا ذکرش آمد قرار داشت. پیش از اینکه نمایش شروع گردد و چراغها را خاموش کنند این فرد کتابی در دست گرفته بود (که زبان آن ژاپنی یا چینی یا کرهای بود) و مطالعه میکرد. نمایش حدوداً 3 ساعت به طول انجامید که در این بین دو وقت استراحت پانزده دقیقهای نیز در نظر گرفته شده بود. در طول تمامی این وقتهای استراحت این فرد کتابش را بیرون میآورد و مطالعه مینمود در حالی که همه در بیرون از سالن به گفتگو مشغول بودند و یا نوشیدنی و یا خوردنی میخوردند، او مطالعه میکرد و به هنگام نمایش غرق در تماشای آن بود. این در حالیست که ما میدانیم چه زمانهای بسیاری را تلف میکنیم و بیهوده میگذرانیم و او حتی از این زمان اندک نیز برای مطالعه استفاده مینمود. آری این است فرق بین مرمان!!
و نکته آخر: اینجا وین است، شهری با بهترین حمل و نقل درون شهری، یکی از بهترین شهرهای دنیا از نظر امنیت، ساعت 11 و نیم شب میباشد خیابانها خلوت و کوچهها تاریک است! هوا نیز کمی سرد است و اپرا چند دقیقهای است که به پایان رسیده است ... جمعیتی که اکثراً با لباسهای شب خود به دیدن نمایش آمدهاند از سالن خارج میشوند و به سمت مترو میروند و گروه گروه سوار بر قطارها میشوند و به خانههای خود میروند. در بین افراد دختران جوانی هستند که به تنهایی به دیدن نمایش آمدهاند و حال با لباسهای مهمانی خود در ساعت 12 نیمه شبی سرد به تنهایی با مترو به خانهی خود میروند و همه نشان از آن دارد که وین شهری است با امنیتی باور نکردنی و حمل و نقلی بینظیر!
Share
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر