محمد عبدااسلام، در 29 ژانویه 1926 در پاکستان به دنیا آمد و در 21 نوامبر 1996 در انگلستان از دنیا رفت. او تحصیلات خود را در پاکستان آغاز کرد و لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته ریاضی از دانشگاههای پاکستان دریافت نمود. اما دکتری خود را از آزمایشگاه کاواندیش در کمبریج انگلستان به پایان رساند. او جوایز متعدد بینالمللیای را، از جمله Adam’s Prize و Smith’s Prize، به واسطه کارهای علمیش دریافت نمود و نهایتاً در سال 1979 برای نظریهپرازیهایش در زمینهی فیزیک نظری، از جمله نظریه وحدت نیروهای ضعیف و قوی هستهای و الکترومغناطیس تنوانست جایزه نوبل فیزیک را کسب نماید. او اولین مسلمانی است که برنده جایزه نوبل در یک رشته علمی گردید.
او در سال 1960 به پاکستان برگشت و از آن سال تا سال 1974 او به عنوان مشاور علمی دولت پاکستان منصوب گردید و توانست خدمات شایان توجهی را برای جامعه علمی پاکستان انجام دهد. اما زندگانی او به همین منوال پیش نرفت و دولت پاکستان نتوانست قدر این موهبت و اسطوره علمی خویش را بداند و با دستان خود تیشه به ریشههایش زدند و او را از کشور آبا و اجدایش راندند. اما چرا؟
عبدالسلام عضو جامعه مسلمانان احمدیه بود. او خود را مسلمان میدانست و حتی در سخنرانی خود به هنگام دریافت جایزه نوبل به آیهای از قرآن اشاره کرده بود. در سال 1974 مجلس پاکستان با اصلاح قانون اساسی، پیروان احمدیه را نامسلمان نامیدند و عبدالسلام، برای اعتراض به این قانون این کشور را به مقصد انگلستان ترک کرد و تا آخر عمر در همانجا ماند. پس از مرگش او را به پاکستان بازگرداندند و در قبرستان دار الضیافت به خاک سپردند.
جامعه مسلمانان احمدیه، در سال 1889 به وسیله میرزا غلام احمد در هند به وجود آمد. این افراد خود را گروهی از مسلمانان میدانند که به شش اصل اعتقاد دارند. 1. یکتایی خداوند 2. ملایک 3. کتابهای مقدس 4. پیامبران آسمانی 5. روز جزا و 6. فرمان الهی. (برای مطالعه بیشتر به ویکیپدیای احمدیه مراجعه کنید.)
احمدیه دو انشعاب دارد که یکی از آنها جامعه مسلمانان احمدیه میباشد. انشعاب جامعه مسلمانان احمدیه اعتقاد دارند دو نوع پیامبر وجود داشته است، پیامبرانی که قوانین جدیدی برای بشریت آوردهاند، همچون موسی و پیامبر اسلام، و پیامبرانی که قوانینی برای بشریت به همراه نداشتند، همچون عیسی و میرزا غلام احمد. میرزا غلام احمد را این افراد منجی بشریت میدانند. این افراد کریشنا، بودا، کنفسیوس و احمد را نیز پیامبر میدانند. آنان پیامبر اسلام را آخرین پیامبر قانونآور (صاحب کتاب) میدانند. همچنین این افراد عقیده دارند افرادی که به جهنم میروند برای همیشه به جهنم نمیروند بلکه مدتی برای پاک شدن روحشان بدان جا خواهند رفت.
نه فقط جامعه علمی جهان (که به حق او یکی از تاثیرگذاران فیزیک نظری و ذرات بنیادی بوده است)، بلکه بسیار بسیار بیشتر جامعه علمی و حتی غیر علمی پاکستان مدیون خدماتی است که عبدالسلام در طول عمر خویش برای پیشرفت علمی و تکنولوژیکی کشورش انجام داد.
پینوشت 1: نوشتاری تامل برانگیز در مورد پاکستان، سرزمین پاکان (نتوانستم منبع اصلی این نوشتار را پیدا کنم)
pak avale esme 3 ghabileh mibashad p=poshtun 2 taye dighar motaasefaneh yadam nist vali tarkib on chinin mibashad
پاسخحذفدرود دوست گرامی
پاسخحذفویکی پدیا در مورد نام پاکستان چنین نوشته است:
"" نام پاکستان (paːkɪst̪aːn) (پاک + ستان) به زبانهای اردو و فارسی یعنی سرزمین پاکی. این نام نخستین بار در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) توسط چودهاری رحمت علی که آن را در نشریه «امروز» یا «هرگز» منتشر کرد، به کار برده شد. این نام به عنوان سرواژه از نامهای سرزمینهای اصلی اسلامی مربوط به هند غربی ساخته شدهاست. به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد. پاکستان را بخصوص در شبه قاره هند معمولاً با نام مخفف «پاک» میشناسند.
جمهوری اسلامی پاکستان از ترکیب حروف ایالتهای زیر به دست آمدهاست: 1- پ از حرف اول ایالت پنجاب 2- ا از حرف اول ایالت سرحد شمال غرب (یا افغانیہ) 3- ک ا حرف اول ایالت کشمیر 4- س از حرف اول ایالت سند 5- تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان ""
با سپاس