فروردین ۲۵، ۱۳۹۰

چرا کیهان شناسان اکثرا بی خدا هستند؟

Sean Carroll (in TEDx conference)

شان کرول (Sean Carroll) یکی از کیهان‌شناسان بی‌خدایی می‌باشد که در اینباره بحث‌های متنوعی از دیدگاه فیزیک معاصر دارد. شان محقق و پژوهشگر دانشگاه CalTech می‌باشد که دکتری خویش را از دانشگاه Harvard دریافت کرده است و دوره‌های پسادکتری خود را در دانشگاه‌های MIT، Kavli Institute for Theoretical Physics، UC Santa Barbara و University of Chicago گذرانده است. چنین پیشینه‌ای برای هر کسی یک پشتوانه و دستاورد عظیم مطالعاتی و تحقیقاتی می‌باشد که در برترین موسسات و پژوهشکده‌های تحقیقاتی دنیا دورانی را سپری کرده باشد.
ایشان دو کتاب یکی درباره نسبیت عام و دیگری درباره زمان چاپ کرده‌اند و صدها مقاله و سخنرانی و کار مطالعاتی در زمینه فیزیک نظری، کیهان‌شناسی و ذرات بنیادی ارائه داده‌اند که می‌تواند گویای توانایی‌های علمی و سطح علمی ایشان باشد. خلاصه‌ای از کارهای ایشان در اینجا آمده است. (از همه مهمتر ایشان یکی از فعالان عرصه وبلاگ نویسی هم می‌باشند.)

در ویکی‌پدیا در مورد شان چنین نوشته شده است: "کرول یک بی‌خدای صریح‌اللهجه می‌باشد، که استدلال می‌کند تفکر علمی به جهان‌بینی ماده‌گرایی ختم می‌گردد." همچنین او در سال 2004 به همراه شادی بارش (Shadi Bartcsh) در دانشگاه شیکاگو درسی تحت عنوان تاریخچه بی‌خدایی را برای دانشجویان کارشناسی ارائه داده است. او مقالات گوناگون و سخنرانی‌هایی نیز در اینباره دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره‌ای کوتاه خواهم کرد.
شان مقاله‌ای تحت عنوان "چرا (تقریبا همه) کیهان شناسان بی‌خدا هستند" در کنفرانس" God and Philosophical Cosmology: Russian-Anglo American Conference on Cosmology and Theology" به تشریح دیدگاه خود پرداخته است. در این مقاله تشریح می‌گردد که نگاه دینی و نگاه علمی غیر قابل جمع با یکدیگر هستند و با قبول کردن یکی به تناقض در دیگری می‌رسیم. بنابراین نمی‌توان بین نگاه دینی و نگاه علمی آشتی برقرار نمود. دیدگاه ایشان از زاویه کیهان‌شناسی قابل بررسی است چرا که از این دیدگاه به نقد آشتی‌پذیری نگاه دینی و علمی می‌پردازند و آن را رد می‌کنند. در ابتدای مقاله به تشریح دقیق اینکه منظور از نگاه دینی چیست و منظور از نگاه علمی چیست می‌پردازند و می‌گویند در حیطه این تعاریف استدلال‌های عنوان شده بر قرار است و خارج از آن چنین استدلالاتی برقرار نیست. بنابراین برای کسانی که تعریف دیگری از خدا (جز آنچه در مقاله آمده است) و یا علم دارند شاید ناسازگاری وجود نداشته باشد اما با تعاریف یاد شده این تناقض دیده می‌شود، شاید این مهمترین مساله‌ای است که بایستی در این مقاله بدان دقت نمود. همچنین، همانگونه که خود در این مقاله اشاره کرده‌اند، این مقاله به اثبات عدم وجود نمی‌پردازد.
در یک ویدیو ایشان به تشریح دیدگاه هاوکینگ در مورد وجود خدا می‌پردازند. بر اساس دیدگاه شان، جهان برای وجود داشتن نیازی به خالق ندارد و هاوکیگ با استفاده از فیزیک مدرن نشان داده است که جهان می‌تواند به خودی خود از هیچ به وجود آید و نیازی به یک مفهوم با نام خالق ندارد که این خالق این جهان را به وجود آورد چرا که جهان می‌توانند خود به خود به وجود بیاید. حتی هاوکیگ ادعا می‌کند که اگر مدت زمان کافی صبر کنیم جهانی دیگر عینا شبیه به همین جهان دوباره به وجود خواهد آمد. بر اساس گفته شان، هاوکینگ اثبات نکرده است که خدایی وجود ندارد بلکه نشان داده است که برای فهمیدن وجود این جهان و قواعد حاکم بر آن هیچ نیازی به یک نیروی خارجی (خالق) که آن را به وجود بیاور نمی‌باشد بلکه فیزیک مدرن نشان می‌دهد که جهان هستی چگونه می‌توانند خود به خود به وجود بیاید و این قوانین بر آن حاکم باشد.

در یکی از نوشتارها که از 50 بی‌خدای برتر تاریخ نام برده است شان کرول رتبه 49 را دارد. در این لیست نام فیزیکدانانی همچون ریچارد فاینمن، پاول دیراک، استفان هاوکینگ نیز آمده است. (این رتبه‌بندی نه از دیدگاه درجه علمی یا اعتبار اجتماعی بلکه با توجه به سال تولد این افراد است.)
این نوشتار تنها برای آشنایی با یکی از بی‌خدایان معاصر و کارهای او بود و نه تشریح کامل اعقاید و استدلالات ایشان. بنابراین خواننده اگر علاقه دارد برای آشنایی بیشتر و دقیق‌تر می‌تواند به مقالات و سخنرانی‌های ایشان مراجعه نماید.
تنها چند سوال:
به راستی چرا هرچه بهره هوشی افراد بالاتر می‌رود درصد بی‌خدایی در آنان بیشتر می‌گردد؟
چرا تمایل فیزیکدانان و بسیاری دیگر از دانشمندان به بی‌خدایی بیشتر از مردمان عادی است؟
اگر وجود خدا برهان‌های واضح و بدیهی و ساده‌ای دارد پس داستان این بی‌خدایی‌ها چیست؟
نوشتارهای مرتبط پیشین در همین زمینه:


پی‌نوشت 1: این نوشتار به هیچ عنوان نه ترویج بی‌خدایی است و نه برهانی برای بی‌خدایی و نه از این قبیل مسائل. اینجانب هم هیچگونه ادعای بی‌خدایی نکرده‌ام بنابراین با خواندن یک متن سریعا نویسنده را محکوم به تراوشات ذهنی خویش نفرمایید. این نوشتار تنها برای آشنایی با یکی از کیهان‌شناسان بی‌خدای معاصر است که یکی از پیشگامان فیزیک نظری، کیهان‌شناسی و ذرات بنیادی می‌باشد.
پی‌نوشت 2: مقالات علمی بیشتری در همین ارتباط
پی‌نوشت 3: هانری کربن، سالک فرزانش ایرانی نوشتاری درخور تامل از آیدین پور مسلمی
Share

۳۱ نظر:

  1. سئوال اینکه خدا ما را بوجود آورده و یا ما اون رو بوجود آوردیم. اینکه تصوری که انسان ها از خدا دارند بیشتر از هر چیزی تصویر زمینی نه تصویری فراتر از ذهن و این خدا رو خدای زمینی می کنه. ضعف اصلی خدای مورد تصور انسان ها اینکه خیلی وجودش به داستان وابسته است و علم از داستان شکل نگرفته... خدا رو نمیشه در فیزیک تعریف کرد ولی در داستان میشه به اون شکل داد... در عین حال خدا داره از قدرت تصور داستان استفاده می کنه تا در ذهن مردم شکل بگیره... یک مسئله ی دیگه وجود مرگ. مرگ یک حقیقت که اتفاق میفته و هم علم تاییدش می کنه هم مذهب... انسان ها در برابر یک حقیقت حول ناک ترجیح می دهند خیال پردازی کنند. مثل داستان های پریان و ... و این مرگ که خدا رو بوجود میاره... اگه انسان ها جاودانه بودند نیازی به وجود خدا نداشتند...

    پاسخحذف
  2. به نظر من خدا مفهومیه که توسط انسانهای اولیۀ باهوشی، برای کنترل احساسات و ایجاد امید در زندگیشون و داشتن دلیلی برای پیروی از ارزشهای مثبت و همچنین توجیه پدیده هایی که خارج از درکشون بود، خلق شد. بنابراین من معتقدم "خدا" یک مفهوم و یک سمبل دست ساز بشریت بوده . ایجاد باور واعتقاد به وجود خالقی بزرگ و توانا و مهربان و... ، از ابتدای بشریت تا به امروز ، تونسته که نظم مناسبی به جوامع بشری غارنشین و بادیه نشین و همینطور حتی توده های مردمی در دنیای امروز ما بده. بنابراین معتقدم بد نیست که توده ها به چنین مفهومی ایمان داشته باشند، چراکه باعث می شه با درنظر داشتن خالقی به اسم خدا و اعتقاد به عدالت او و مفاهیم دست ساز دیگری همچون بهشت و جهنم و عذاب الهی و... ، رفتار بهتری در تمامی زمینه ها از خودشون بروز بدن. کی می دونه که اگه اعراب بادیه نشین و انسانهای اولیۀ تقریباً وحشی به وجود خدا اعتقادی نداشتن، الان چه هرج و مرجی می شد و انسانیت به چه حدی می رسید. چه بسا انسانها همدیگرو می کشتن و مثل حیوونا اموال همو غارت می کردن و... درنتیجه از بشر متمدن امروز خبری نبود. معتقدم "دین" که درواقع برنامه ای بر اساس مفهوم "خدا" است و توسط انسانهایی که در دورۀ خودشون از بقیه باهوشتر بودن ارایه شده، کسانی مثل زرتشت و بودا و موسی و عیسی و محمد و... ، قسمتی از "تکامل" بشریت بوده است. اما دردنیای مدرن امروز که اطلاعات علمی بشر به درک بهتر دنیای پیرامون و نحوۀ شکل گیری جهان و مواد منجر شده ، به نظر می رسه که به مرور می تونیم به خودمون اجازه بدیم که این مفهوم رو کنار بذاریم تا با فکری بازتر و ذهنی آزادتر و پویاتر، دنیامون رو درک کنیم. هرچند معتقدم که دربرخی جوامع هنوز بهتره که "دین" و "خدا" وجود داشته باشه ، اما مطمینم که تا 200-300 سال دیگه دین به مفهوم امروزیش دیگه وجود نخواهد داشت. پس دیوارهای ذهنمون رو خراب کنیم، عصر جدیدی درپیش داریم. از این مرحلۀ تکامل هم باید عبور کنیم. باتشکر

    پاسخحذف
  3. چطور شما به این نتیجه رسیدید که بهره هوشی رابطه عکس با مسایل اعتقادی دارد؟ چرا از افرادی همچون نیوتن، اینشتین، ابن سینا، بیرونی، داوینچی، کانت، شیخ بهایی، ملاصدرا، محمود حسابی، ادیسون، لایبنیتز، فضل الله رضا، و بسیار و بسیار و بسیار دانشمندان و نوابغی که در گذشته و حال و در ایران و غیر ایران معتقد به خدا بوده و هستند سخنی نمی گویید و درباره زندگی خداباورانه آنها چیزی نمی نویسید؟ حداقل بی طرفی خود را ثابت کنید. به شما توصیه می کنم کتاب های دکتر گلشنی استاد فیزیک دانشگاه شریف را در مورد نظر فیزیکدانان غربی در رابطه فیزیک و خداباوری مطالعه کنید.

    پاسخحذف
  4. این مطلب رو در نوشتاری خواندم که گفته بود جهان آفریده نشده و در حقیقت جهان همیشه بوده و جاویدان است .

    پاسخحذف
  5. بیشتر دانشمندان به خدا اعتقادی نداشته و ندارند . افرادی مانند بوعلی سینا ، انیشتین و دیگر... می تونید با یک جستجو در اینترنت نانم دانشمندان بی خدا را پیدا کنید .

    پاسخحذف
  6. آنتونی گاررارد نیوتن فلو، فیلسوف بریتانیایی مکتب فلسفه تحلیلی بود. فلو در سال۱۹۵۰ با نگارش مقاله «الهیات و اثبات‌پذیری» مبحث اثبات‌پذیری عبارات دینی و به‌ویژه عبارت «خدا وجود دارد» را از نو باز کرد.

    از آن زمان به‌مدت بیش از نیم قرن وی در جایگاه استادی فلسفه در دانشگاه‌های آکسفورد، آبِردین، کیل و ریدینگ و به‌عنوان سخنران در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکایی و کانادایی، در مباحث علمی، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و مقالات خود از بی‌خدایی دفاع می‌کرد. از مهم‌ترین آثار وی در این دوره می‌توان به رویکرد جدید به تحقیقات روانی و فلسفه اعتقادی هیوم اشاره کرد. اما پروفسور فلو در سال۲۰۰۴ رسما تغییر عقیده‌‌اش در زمینه فلسفه دین را اعلام کرد و پذیرفت که جهان، آفریده شده است. هنوز مدتی نگذشته بود که فلو کتاب «خداوند وجود دارد؛ چگونه رسواترین بی‌خدای جهان فکرش را تغییر داد» را تالیف کرد. کتاب مذکور واکنش‌های بسیاری را برانگیخت.

    آنتونی فلو سرانجام در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۰ درگذشت.

    پاسخحذف
  7. در جواب سوال شما
    این افراد دنبال خدا نبوده اند پس نتیجه روشن است
    تعداد دانشمندانی که خدا را قبول داشته اند و ضریب هوشی بالایی هم داشته اند با بی خدا ها قابل قیاس نیست
    وهمان طور که در مقاله هم اشاره شده به خدایی که ایشان تعریف می کنند نیازی نیست که اشکال در تعریف نادرست خداست
    برای اثبات خدا براهین قطعی فلسفی وجود دارد پس اگر کسی می خواهد منکر خدا شود باید برهان بیاورد

    پاسخحذف
  8. اینشتین یک خداباور بسیار معتقد بوده و جملات او در این باره موجوده. ابوعلی سینا هم که دیگه احتیاج به گفتن نداره الهیات شفا سال ها در مراکز علمی سنتی تدریس شده و میشه. بهره هوشی ابن سینا به قدری بوده که به ادعای خودش هر مطلب را با یکبار خواندن از حفظ میشده. قطعا بعضی از دانشمندان خداباور نیستند اما چرا و با چه استدلالی و با چه پشتوانه تحقیقاتی بعضی ها از کلمه "اکثر" استفاده می کنند؟ آیا همه دانشمندان را در طول تاریخ تفتیش عقیده کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که "اکثر" آنها خداباور نیستند؟

    پاسخحذف
  9. بحث اثبات وجود خدا یک مسئله فلسفی و ایمانی است. یک دانشمند کیهان شناس یا دانشمند علوم طبیعی شاید بتواند بگوید از "این علم" و از "این راه" نمی توان خدا را اثبات کرد. اما او حق ندارد بگوید اساسا از "هیچ راه" و "از هیچ علمی" نمی توان خدا را اثبات کرد. مگر اینکه چنین کسی جامع تمام علوم هستی باشد و پس از بررسی همه علوم به این نتیجه رسیده باشد که چنین فرضی محال است.

    پاسخحذف
  10. سلام. آخه اونایی که می نویسند "اکثر" خودشون رو همه دانشمندهای قدیم و جدید می دانند و چون نظر خودشان بر بی خدایی است پس همه بی خدا هستند. اما درباره خدا، نوشته اید "کرول استدلال می‌کند تفکر علمی به جهان‌بینی ماده‌گرایی"، خوب این کاملا مشخص است که در تناقض با خداباوری است چرا؟ چون خدا در همون ابتدای قرآن می نویسد "اگر به دنیای فرای ماده باور ندارید این کتاب را نخوانید." (بقره، 3) کتابهای مذهبی فقط برای افرادی است که به غیب و جهان ماورای ماده اعتقاد دارند.

    پاسخحذف
  11. ما تقریبا دوازده هزار سال پیش نخستین خدایان را به وجود آفریدیم. در آن زمان نخستین خدایان ما آذرخش و رودخانه بودند که برای ما بسیار نیرومند و نابودگر شمرده میشدند. نخستین مراسم قربانی ما نیز در حضور رودخانه بود این خدای بزرک. وقتی با طغیان ویرانگر رودخانه مواجه شدیم که بچه ها یا چارپایان یا اندوخته های غذایی ما را با خودش برد و زمین ما را کند و کشتزارمان را نیز نابود کرد متوجه شدیم که این چه زوری دارد و حتما خشمی بر ما گرفته است. پس بر آن شدیم تا به هنگامی که به تجربه دریافته بودیم همگام طغیان رودخانه است دخترکی یا زنی زیبا به رودخانه تقدیم کنیم و در درگاهش التماس و کرنش (دعا) کنیم که از ما خشنود گردد و بچه های ما و دار و ندار ما را دیگر با خودش نبرد و به این حد قناعت کند.
    سپسس مدتها گذشت تا خدایان آسمانی را برای خودمان ساختیم، خورشید، ماه، ناهید، بهرام، آذر و چندتای دیگر.
    از هنگامی که دریافتیم که اینها را نیز یک خدای برتر ساخته است که در بالای آن سقف فیروزه ای نشسته است تا کنون بیش از حدود چهار هزار سال نمی گذرد.
    یعنی ما حدود چهار هزار سال پیش خدای آسمانی را برای خودمان ساختیم. سپس در دو هزال سال آینده اوصاف نوینی به او افزودیم و شکل مشخص کنونی را از او ایجاد کردیم.
    ولی ما برای بیش از سه میلیون سال هیچ خدائی نداشتیم و خدا در زندگی ما حضور نداشت زیرا برای ما وجود خارجی نداشت و این از آن رو بود که کاملا طبیع می زیستیم مانند هرکدام از جانوران دیگر.
    عمر خدای کنونی ما بیش از چهار هزار سال نیست. ولی عمر ما با این وضعیت کنونی مان دست کم سیصد هزار سال است. یعنی ما از وقتی که آدم شده ایم تا امروز عمرمان حدود سیصد هزار سال بیشتر از عمر خدا است.

    پاسخحذف
  12. به نظرم بهتره اول ببینیم تعریف خدا از دیدگاه دوستانی که نظر دادن اینجا چیه تا بعد درباره این بحث بشه که خدایی هست یا نیست . این بحث جالبی هست اگر دنبال بشه همینجا که تعریف خدا از نظر دوستان چیه ؟ آیا یه موجود برتر در بیرون از این جهان هست که در حال کنترل و خلق و نظم دهی به موجودات دیگر هست مثل یه پادشاه که در قصرش در حال حکومت و کنترل بر رعیت و زیر دستانش هست یا اینکه خدا رو میشه مجموعه کل هستی و هر آنچه که وجود داره دونست یعنی کلی که نه زاده شده و نه میمیره و بقیه موجودات جزیی از اون و در درون اون هستن که در طی زمان تغییر شکل و ماهیت میدن اما وجودشون ثابته . شاید برای همین هست که علم فیزیک و ازمایشگاهی نمیتونه اثباتش کنه اما فلسفه و عرفان اون رو میپذیره و امثال حلاج در توصیف خدا میگن انا الحق !!! من به شخصه خدا رو مجموعه کل هستی که کاملا هوشمند و منظم هست و هر یک از ما عنصری از این هوشمندی و نظم رو تشکیل میدیم میدونم . لازمه توجه کنیم که خدا مستقیما به مانند یه شخص یا پادشاه قدرتمند در امور جهان دخل و تصرف نداره بلکه این دخل و تصرف بر اساس یک سری از قوانین طبیعی و شاید غیر طبیعی بنا شده ( مانند آفرینش انسان و موجودات که از طریق تولید مثل و ترکیب سلول ها و ایجاد این قابلیت تکثیر به صورت بالقوه بنا شده و نیازی نیست خدا تک تک انسان ها رو شخصا با دستاش از خاک بیافرینه) و هرچه بشر پیشرفت میکنه بیشتر میتونه این قوانین رو بشناسه و در اون دخل و تصرف کنه تا جایی که خدا از بشر به عنوان خلیفه الله یعنی جانشین خودش در زمین یاد میکنه و وصف جانشین بودن انسان یعنی اینکه میتونه با شناخت و درک قوانین طبیعی و غیر طبیعی محدودیت ها رو برداره و با بازیافتن هوشمندی خودش بخشی از خالق کل بشه و به وحدت برسه . من فکر میکنم البته نمیدونم ولی به نظر میرسه فیزیک دانان یا کسانی که خدا رو باور ندارن اون رو به مانند یک موجود مستقل و جدای از هستی میدونن که این دنیا رو خلق میکنه و در جزء جزء امور مستقیما دخل و تصرف داره . این نظریه هافکینگ که جهان میتونه خودش رو خلق کنه بدون نیاز به خالق ، باید دید با چه تعریفی از خدا بیان میشه؟

    پاسخحذف
  13. ای کاش ,به جای این دلیل آوردن ورای جمع کردن برا ی خداناباوری وبی خدایی ویا با خدایی ,کمی نزدیک تر به خود می شدیم و اورا حس می کردیم نه به صورت آنکه؛ منتظر دیدن خطایی از ما است تابه مجازات برساند ویا به خاطر حفظ قرآن,رتبه بالا دربهشت را آن خود کنیم ویا هر کتاب مقدس دینی دیگر را ,کمی به عرفان خود نزدیک شویم,به حتم خدارا واقعا حس می کنیم.از محی الدین عربی,منصور حلاج,شیخ خرقان,ابویزید بسطامی,حافظ,مولوی؛شمس تبریزی وجدا ازعرفان و علم ودین ومذهب ,نشانه حکومت وسیاست :کوروش کبیر!همه اینان ازهوش بالایی برخوردار بودند و همگی شامل فیض شده تا به این مرتبه وماندگاری رسیدند وبس!برای بی خدایی ,هزاران برهان ودلیل است که برای اثبات آن ,اما بهتر است,وقت خودرا بیشتر صرف تحقیقات موادی کنیم که این جهان اتفاقی پیش رویمان گذاشته تا طی قرنها وسالهای متمادی ,شاید ذراتی را همانند او فراهم کنیم.حیف است که حال را ازدست دهیم برای رسیدن به یک توهم وخودرا بیش ازاین زحمت دهیم.ای کاش,درکنار هوش بالا,خرد را نیز برآن می افزودیم وازپرخوانی محض نجات پیدا می کردیم وبیشتراز منیت ,خردرا درخود پرورش می دادیم!
    با احترام
    مانا نثاری

    پاسخحذف
  14. جناب آقای Hamed شما رو چه حسابی اولاً افرادی که نام بردید رو خداشناس معرفی میکنید؟
    ابن سینا که یک ملحد تمام عیار بوده عزیز من اون اشعاری هم که بهش منتسب از ترس جانش در آن زمان و البته کنایه آمیزه. اصلاً مگه یک فیلسوف میتونه مسلمان یا دیندار باشه؟! اگه معتقد باشه که میشه ملا میشه آخوند دیگه نمیشه دانشمند تأثیر گذار که.
    اکثر افراد دیگه هم که جناب عالی نام بردید و به دین مشرف فرمودین یا بی خدا هستند یا حداقل لاادری.
    البته خواهشاً قبل از اینکه در مورد نوابغ علمی نظر بدید کمی راجع به زندگیشون مطالعه کنید و محمود حسابی رو هم جز نوابغ علمی نیاورید خواهشاً

    پاسخحذف
  15. درود
    لازم دیدم چند نکته را درباره نوشته خویش روشن کنم.
    در جواب حامد:
    بنده به این نتیجه نرسیدم بلکه مطالعات نشان داده است. با مراجعه به لینک های داده شده مقالاتی که از آنها استفاده شده است را می توانید مطالعه فرمایید. دیدگاه شخصی نبوده است بلکه نتیجه مطالعات و پژوهش های انجام شده است.
    چرا باید در مورد خداباوران بنویسم؟ نکته مهم این است که نه ادعا کرده ام و نه درجایی گفته ام که همه دانشمندان بی خدا هستند.
    آیا شما هنگامی که متن می نویسید هم از خداناباوران نام می برید و هم از خدا باوران ؟
    آیا این معیار شما از بی طرفی درست بود؟ در متنی که در مورد خداناباوران است و تشریح دیدگاه های دکتر شان کرول نیازی ندیدم از خداباوران نامی بیاورم. تصور نمی کنم شما نیز اگر متنی در مورد خداباوری فلان فرد بنویسید از خداناباوران هم در همان مقاله یاد کنید. به هر روی ادعایی نکرده ام که دانشمندان همه بی خدا هستند.
    با دکتر گلشنی هم درس داشته ام. در کلاس های مقدماتی بر مفاهیم فلسفی مکانیک کوانتم ایشان حضور داشته ام بنابراین ایشان را از نزدیک به خوبی می شناسم. نمی دانم چرا تصور می کنید که ایشان را نباید بشناسم؟
    با سپاس از شما

    پاسخحذف
  16. در مورد به کار بردن واژه اکثریت کیهان شناسان (دقت کنید نه فیزیک دانان بلکه کیهان شناسان) این عبارت دقیقا برگرفته از مقاله دکتر کرول با همین عنوان است و خود در مقاله توضیح داده اند چرا این تیتر را برگزیده اند بنده هم چون هدفم معرفی ایشان بود این تیتر را از مقاله ایشان برگزیدم.
    اما در مورد دانشمندان و مساله بی خدایی: همانگونه که در نوشتار دیگری آورده ام. مشاهده می کنید که هرچه انسان ها با سوادتر و تحصیل کرده تر می گردند درصد بی خدایی در آنان افزایش پیدا می کند. این مساله هم با مطالعات آماری در بین دانشمندان و دیگر افراد مشخص شده است. کسی ادعا نکرده است همه دانشمندان بی خدا هستند بلکه ادعا شده است درصد آنان افزایش پیدا می کند نسبت به افراد عادی (برای مطالعه مقالات منابع استفاده شده می توانید بدان نوشتار مراجعه فرمایید.)

    نکته دیگر:
    همانگونه که گفتم و ایشان در مقاله خود تشریح کرده اند تعاریف علم و دین ثابت نیست اما ایشان تعریفی را از دین برگزیده اند که جامعه دینداران اکثرا آن را قبول داشته باشند و در مورد تعریف علم نیز به همچنین. و سپس نشان می دهند که این دو تعریف نمی توانند تایید کننده یکدیگر باشند و با یکدیگر در تضاد هستند. تصور می کنم برای نقد آن حداقل لازم است یک بار مقاله را مطالعه بفرمایید. نمی دانم چگونه برخی از افراد بدون مطالعه مقاله آن را نقد می کنند؟ در حالی که استدلالات و تعاریف موجود در مقاله را هنوز نمی دانند مقاله را نقد می کنند.
    خود ایشان در مقاله اشاره کرده اند آنان که تعریف دیگری از خدا دارد (برخلاف آنچه که در مقاله آمده است) استدلال های یاد شده در مقاله برای آنها برقرار نمی باشد.
    حداقل خوشحال می شوم پیش از نقد ایشان مقاله شان را مطالعه فرمایید.
    نه در این نوشتار و نه در دو نوشتار دیگر دیدگاه های شخصی بنده مطرح نگردیده است در اینجا دیدگاه های شان کرول و در دو نوشتار دیگر نتایج مطالعات پژوهشگران آمده است.
    با سپاس از شما

    پاسخحذف
  17. دوست دیگری فرموده بودند: "بحث اثبات وجود خدا یک مسئله فلسفی و ایمانی است. یک دانشمند کیهان شناس یا دانشمند علوم طبیعی شاید بتواند بگوید از "این علم" و از "این راه" نمی توان خدا را اثبات کرد. اما او حق ندارد بگوید اساسا از "هیچ راه" و "از هیچ علمی" نمی توان خدا را اثبات کرد. مگر اینکه چنین کسی جامع تمام علوم هستی باشد و پس از بررسی همه علوم به این نتیجه رسیده باشد که چنین فرضی محال است. "

    ایشان نگفته اند بی خدایی را اثبات کرده اند. هم در مقاله و هم در این گفتار شما می بینید که گفته اند انچه که گفته شده است نه رد اثبات خدا است و نه اثبات عدم وجود خدا. دقت فرمایید ایشان هم تاکید کرده همین مورد را که شما فرموده اید. ایشان در هیچ کجا نگفته اند در هیج کجا و در هیچ جایی نمی توان خدا را اثبات کرد. اگر چنین عبارتی را از ایشان شنیده اید و یا خوانده اید لطفا با ذکر منبع بگذارید تا من هم ببینم.

    و یا دوست دیگر فرموده بوند برای اثبات خدا برهان های قطعی و یقینی هست.

    سوال بنده هم همین بود اگر چنین برهان هایی وجود دارد و اینقدر دقیق است چرا این افراد که همه از تحصیل کردگان و نخبگان و اندیشمندان جامعه هستند این برهان ها را نمی پذیرند (اگر بفرمایید مطالعه نداشته اند و یا دسترسی نداشته اند از شما نمی پذیرم چون چنین کسی با چنین دیدگاه هایی مطمئنا پیشتر به مطالعه ایگونه مسائل پرداخته است. سپس خود را بی خدا معرفی می کند)
    مثالا یکی از برهان ها برهان بیگ بنگ است که هاوکینگ نشان می دهد جهان هستی می تواند از هیچ به وجو آید و نیازی به یک خالق خارجی نیست.
    یا برهان علیت می باشد که فیزیک دانان بر اساس فیزیک جدید نشان می دهند علیت یک گزاره پیشینی نمی باشد و حتی ممکن است برقرار نباشد و اصلا فیزیک دانان به موضوع علیت به دیدگاه یک اصل نمی نگرند (در مقاله هم این موضوع عنوان شده است که علیت در برخی موارد نتیجه فرمالیزم است نه اصل)
    و به همین ترتیب بقیه برهان ها

    دوست دیگری در مورد جهان که همیشه بوده است دیدگاه گذارده اند. در جواب بایستی گفت این یک مساله بسیار پیچیده کیهان شناسی است اما تقریبا همه فیزیکدانان بیگ بنگ را قبول دارند (جز عده محدودی از آنها) اما هاوکینگ نشان می دهد که لحظه نخستی را اگر برای بیگ بنگ متصور شویم نیازی به یک خالق ندارد تا از هیچ بیگ بنگی آغاز گردد (یک مساله پیچیده کیهان شناسی است) و می تواند از هیچ جهانی آغاز گردد و همانگونه که دکتر کرول نیز گفته اند اگر زمان کافی صبر کنید جهانی همانند این جهان دوباره شکل خواهد گرفت و به وجود خواهد آمد.

    با سپاس از شما

    پاسخحذف
  18. بزرگترین توهــــــــــم اینست که فکر کنیم کتابمان آسمانی ایست، آنوقت برای هر آیه جاهلانه اش تفسیری از ماتحت خود بیرون میکشیم،چرا باید زن را زد؟منظور وتفسیر اینست که نازش کنیم!!چرا با کودک ۹ ساله باید جماِع کرد، این آداب و رسوم ۱۴ قرن پیشست دیگر جایز نیست!!!

    پاسخحذف
  19. . . . و در روز اول انسان خدا را آفرید.

    پاسخحذف
  20. به راستی اگر به گفته این دانشمندان آفریننده ای از ابتدا وجود نداشته پس آن نیرو یا ماده یا انرژی که تمام موجودات و کهکشانها و جهان ما بوجود آمده در ابتدا از جا بوجود آمده؟چگونه در فضا بوده و چه چیز باعت تغییر در آن شده تا این جهان به وجود آمده است؟

    پاسخحذف
  21. دوست گرامی
    سوال بسیار خوبی بود. واقعا جای چنین سوالاتی در بین این همه دیدگاه خالی است.
    استفان هاوکینگ به این سوال پاسخ داده است و شان کرول در ویدیو گذاشته شده این بحث را کمی باز و روشن می کند.
    بر اساس گفته ایشان استفان هاوکینگ نشان داده اند که جهان فعلی ما می تواند خود به خود و بدون نیاز به نیروی خارجی به وجود بیاید و ادامه می دهد که حتی اگر زمان کافی صبر کنیم جهانی عینا همانند این جهان دوباره به وجود خواهد آمد. قوانین حاکم بر جهان این اجازه را می دهد که از هیچ جهانی شکل بگیرد. یعنی هر لحظه ممکن است در داخل همین جهان جهانی دیگر به وجود بیاید و این مساله با توجه به فیزیک معاصر (براساس گفته این فیزیکدانان) ممکن است و جهان ما نیز اینچنین می تواند به وجود آمده باشد. یعنی نیازی به یک نیروی ماورای طبیعت نیست تا جایگزین کنیم و پیدایش جهان را بفهمیم. قواعد موجود خود می تواند به صورت کامل و دقیق تبیین کننده باشند.
    در ضمن در مورد مساله علیت نیز ایشان در مقاله خود می نویسند که علیت نه یک فرض پیشینی بلکه نتیجه فرمالیز ما است. بنابراین بر اساس فرمالیزم می تواند علیت وجود داشته باشد یا نداشته باشد.

    اما اگر می خواهید بدانید از دیدگاه فنی و قواعد موجود چگونه چنین چیزی رخ خواهد دارد بایستی مقاله آقای هاوکینگ را در این باره پیدا کنید و مطالعه کنید.

    با سپاس

    پاسخحذف
  22. برای رد کردن وجود خدا به اندازه ای که دلیل اثبات وجود دارد -و حتی بیشتر- دلیل است.
    تنها نکته مورد نیاز تصمیم برای دیدن دنیا بدون وجود خداست. یعنی یک روز فرض کنیم که خدایی وجود ندارد -که البته خیلی ترسناک است- و بعد به پدیده ها و اتفاقات دوباره نگاهی بیاندازیم، بعد از مدتی می بینیم که چندان تصور دنیای بی خدا هم سخت نیست.
    و شخصا اعتقاد دارم که خدا نه قابل اثبات است و نه رد. زیرا اصولا از جنس علم و ماده نیست و بیشتر دیدگاه زندگی است تا واقعیت بیرونی.
    در لینک زیر مثال روزمره و جالبی آورده شده است:
    http://sahebkhabar.blogspot.com/2011/10/blog-post_18.html

    پاسخحذف
  23. همین دانشمندان بی خدایی که میگید فیزکدان و غیره بینشون هستن خیلی چیزهای دیگری رو هم قبول نمی کردن مثل نظریه نسبیت و .. فیزیک کوانتوم جناب هاوگینگ خدا رو در تلسکوب نمی بینه !!! و میگه خدا نیست هنوز نتونستن به نزیدیک ترین سیاره که مریخ هست برن و خیلی از سئوال لاینحل مونده و با اطمینان میگن همه چی رو می دونن !! و این خنده دار هست و هر چند سال نظریه جدیدی ارائه می دن و قبلی رو حذف می کنن .

    پاسخحذف
  24. لطفا از جناب استون هاوکینگ سئوال کنید قبل از انفجار بزرگ چی بوده و ذره اولیه چطور شکل گرفته ؟؟!! ظاهرا باید بدونه جواب رو در همین بخش بزارید .

    پاسخحذف
  25. اگه خدائی وجود داره؟ چه لطف ومحبتی در حقش شده که شده خدا. خوشبحالش

    پاسخحذف
  26. اصلا جای بحث نداره......... با چ دلیل و منطقی رد میکنید وجود خدا رو؟؟؟؟؟؟>>> جواب بدبد

    پاسخحذف
  27. یه نگاه به خودتون بندازین عزیزان..... چجوری انسان درست شده؟؟؟؟؟؟ واقعا خیلی سطحی نگری نیس این تفکر که جهان هستی خود به خود بوجود امده؟؟؟؟؟؟؟؟.... خداوند بارها تو قران فرموده....تفکر کنین درباره خلقت زمین و آسمان......بیگ بنگ یا انفجار بزرگ که سبب بوجود اومدن جهان هستی شد.....مگه همیشه انفجار باعث ویرانی نمیشه؟؟؟؟ پس چرا اینجا باعث بوجود اومدن چنین نظمی در هستی شده؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  28. و در مورد اقای هاوکینگ....یکم مطالعه کنین......ایشون اصلا نه میتونن حرف بزنن نه صدایی بشنون . قبل ازینکه اون اتفاق براشون بیوفته وجود خدا رو باور داشتن.....بعد ازون حادثه کلا ارتباطشون با جهان بیرون تقریبا قطع شد....بوسیله ی فکر میکنم دو تا سیم که به سرش وصل میکنن افکارش رو روی مانیتور تبدیل به گفتار میشه

    پاسخحذف
  29. اونوقت چجوری میگن همچین فردی اول وجود خدا رو باور ولی بعد رد کرده.......قانون ترمودینامیک توی فیزیک.لطفا مطالع کنین . میگه تا یه نیروی خارجی به ی جسم وارد نشه اون جسم هیچ انرزی و حرکتی نخواهد داشت

    پاسخحذف
  30. در بیکران زندگی دو چیز افسونم میکند....
    آبی آسمانی که میبینم و میدانم که نیست و خدایی که نمیبینم و میدانم که هست
    *دکتر علی شریعتی*

    پاسخحذف