در ویکیپدیا در مورد روز April’s Fool Day نوشته شده است:
Iranians play jokes on each other on the 13th day of the Persian new year (Norouz), which falls on April 1 or April 2. This day, celebrated as far back as 536 BC, is called Sizdah Bedar and is the oldest prank-tradition in the world still alive today; this fact has led many to believe that April Fools' Day has its origins in this tradition.
با توجه به برابری این روز با روز سیزدهبهدر و رسم دروغ سیزده بین ایرانیان (که دقیقا مشخص نیست از کجا سرچشمه گرفته است) و تاکید برروی آنکه این دو روز در تقویم میلادی و شمسی ایرانی یکی هستند و همچین آوردن اینکه این رسم از 536 سال پیش از میلاد مسیح!!! بین ایرانیان رواج داشته است، در ذهن خواننده تداعی کننده این است که ایرانیان به وجود آورنده این رسم ناشایست بودهاند. برای منبع خویش نیز از سایت (1) استفاده کرده است که عینا متن آن را در اینجا میآورم:
Learn where this silly holiday originated with a brief history of April Fools' Day.
The idea of springtime practical joking and merriment has roots in ancient times. Many countries and cultures have long practiced some form of lighthearted celebration around the first of April. Practiced since 536 B.C., the prank tradition of Sizdah Bedar is still celebrated to mark the end of Persian new year festivities. The Jewish calendar marks Purim, a topsy-turvy carnival-like celebration with costumes and pranks. The ancient Romans marked March 25th by honoring the goddess Hilaria with a festival, filled with games and amusements. The Hindi calendar notes Holi, where one of the traditions is to paint friends and family with brightly colored pigment.
اولا در این منبعی که ویکیپدیا از آن استفاده کرده است دقیقا گفته نشده است که ایرانیان برای شوخی در 13 فروردین به دروغگویی میپرداختند و خبری دروغ را انتشار میدادند همچنین از واژه Prank به معنای شوخی، شوخی غیر عادی و نامناسب استفاده شده است که همین واژه نیز جای تردید فراوان دارد چرا که نویسندهی آن به هیچ منبع قابل استنادی ارجاع نداده است تا تاییدی برای سخنانش باشد.
حال ببینیم از نظر تاریخی آیا دور از ذهن نیست که ایرانیان باستان چنین مراسمی را داشته باشند و روزی در سال را برای تفریح خبری دروغ را انتشار دهند و یا به دروغگویی بپردازند. در اینجا تنها چند مورد از سندهای تاریخی آن روزگار را میآورم و نتیجهگیری را بر عهده خوانندگان میگذارم. زمان یاد شده در این منابع (536 سال پیش از میلاد مسیح) برابر با اوایل شاهنشاهی هخامنشیان میباشد. (منبع)
هردوت یونانی که از پارسیان بیزار است و تاریخ خویش را با کینههای تاریخی فراوانی روایت کرده است ببینید ناچارا چگونه لب به ستایش پارسیان باز میکند: "پسران از سن پنج تا بيست سالگي به ويژه سه چيز را ميآموختند: سواركاري، تيراندازي، و راست گويي. ... دروغگويي بالاترين گناه است و پس از آن، بدهكاري؛ چرا كه فرد بدهكار ناگزير به دروغگويي است." (منبع) "پارسیان ( در زمان شاهنشاهی هخامنشی) دروغ گویی را بدترین عیب می دانستند. و برای آنكه ناگریز به انجام این كارزشت نشوند حتی از وام خواستن نیز خودداری می كردند، چرا كه ممكن بودوامدار به جهتی ناگزیر به دروغگویی شود." (منبع)
داریوششاه هخامنشی در کتیبه خویش در نقش رستم مینویسد (منبع):
بند ۲- داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا چنان کسی هستم که راستی را دوست هستم، بدی را دوست نیستم.
بند ۳- آنچه راست (است) آن میل من (است). مرد دروغگو را دوست نیستم.
یا در کتیبهای دیگر داریوش شاه مینویسد: "اهورامزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از خشکسالی و از دروغ." (منبع)
و چه بسیار کتیبههای دیگری که از شاهان هخامنشی در نفی دروغ و ستایش راستگویی باقی مانده است.
زرتشت پدر معنوی ایرانیان باستان در مورد دروغ و راستی در بندهای بسیاری از گاتاها مستقیم و غیرمستقیم سخن گفته است که در ادامه کوتاه قسمتهایی از برخی از آنها را میآورم(منبع):
سرود 28 بند 4: ... آمادهام تا زمانی که مرا تاب و توان است، به مردم بیاموزم که به سوی راستی راه پویند.
سرود 28 بند 6: ای مزدا به سوی من آی و مرا از بخشش منش پاک و راستی برخوردار ساز ...
سرود 30 بند 3: آن دو نیروی همزادی که در آغاز در اندیشهی آدمی پدیدار شدند، یکی سپنتامینو یعنی نیکی در اندیشه و گفتار و کردار و دیگری انگرهمینو یعنی بدی در اندیشه و گفتارو کردار است. از میان این دو، دانا نیکی را بر میگزیند و نادان بدی را.
و دیگر بندهای گاتاها
یا شعار زرتشت که: راه در جهان یکی است و آن راه راستی است. یا شعار معروف دیگر: اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک.
و ....
حال آیا با این مقدمات و جایگاه دروغگویی و راستگویی نزد ایرانیان، از دیدگاه شما ممکن است ایرانیان روزی را به دروغگویی و انتشار اخبار دروغین بگذرانند و تنها برای خنده و تفریح روی به دروغ آورند؟ آیا این رسم ایرانیان بوده است؟ آیا این یک تحریف تاریخی بزرگ نیست که این رسم نادرست را به ایرانیان منتسب میگردانند؟
قضاوت با شما ...
پینوشت: دروغ در ایران باستان
در سیزده ماه آذار یهودی که یکی از روزهای اول بهار در تقویم یهودی است، مردان مردخای (پسرعموی استر ملکه خشایارشاه) به دستور خشایار شاه به شهر و قبیله هامان ایرانی حمله ور می شوند و 70 هزار نفر از ساکنین ایرانی آن شهر را را یکجا قتل عام می کنند . (تورات بخش استر). تنها آنهایی که از شهر بیرون رفته بودند زنده می مانند و به همین خاطر هم ما امروز در سیزده نوروز به خارج از شهر پناه می آوریم که باصطلاح نحسی روز سیزده را بدر کنیم. درحالیکه سیزده نوروز نحس نیست. نحس دروغی است که یهودیان بخورد ما داده اند و گفته اند که بخاطر نحسی روز سیزده بوده که هفتاد هزار ایرانی در آن روز کشته شده اند. یهودیان خودشان روز 14 ماه آذار را جشن می گیرند (عید پوریم) و اینگونه توجیه می کنند که آنها در روز سیزده ماه آذار قرار بوده که کشته بشوند که خوشبختانه (به تعبیر یهودیان) قرعه فلکزدگی به آنها نیفتاده و آن نصیب ایرانیان شد "پوریم" هم یعنی قرعه..
پاسخحذفدوست عزیز ناشناس
پاسخحذفبا توجه به مطالعات بنده به نظر می رسد این داستان تاریخی که شما بیان فرمودید به واقعیت نزدیک نمی باشد. اگر مایل هستید دونوشتار زیر را مطالعه فرمایید:
http://shahrbaraz.blogspot.com/2008/02/blog-post_27.html
http://shahrbaraz.blogspot.com/2008/05/blog-post_04.html