اسفند ۲۶، ۱۳۸۹

پیام نوروزی (سال 1389)ـ

اين قافله عمر عجب مي گذرد                    درياب دمي که با طرب مي گذرد
ساقي غم فرداي حريفان چه خوري             پيش آر پياله را که شب مي گذرد

روز‌ها و ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرد و ما در این بیغوله‌گاه تاریخ آرام آرام گام برمی‌داریم و در هر لحظه آینده‌ای را برای خویشن ترسیم می‌کنیم. در این افق‌های نه چندان روشن می‌اندیشیم و می‌آموزیم و گام‌ برمی‌داریم تا شاید در این خرابات نوری را دریابیم و بدان چنگ زنیم و خویشن را به اوج رسانیم. دنیا سرای تغییر و تحول است و هر دم که می‌گذرد با خود دگرگونی دیگری را به همراه می‌آورد تغییر و تحول ذات راستین طبیعت و تاریخیست که انسان روایت‌‌گر آن است.

سالی دیگر با تمامی شادی‌ها و غم‌هایش بر ما گذشت که وصف آن در این مقال و مجال نمی‌گنجد اما آنچه که بارز است تغییر است، نه تغییر در دیدگاه‌ها و عقاید و آرمان‌ها بلکه تغییر در آگاهی ایرانیان است. ایرانیان سال‌های فراوانی را با حصارهای در هم‌کشیده طی کردند اما گذر زمان به عهد خویشن وفا کرد و ایرانیان را از این حصار روزمرگی به‌ درآورد و روزگاری دیگر را برای آنان رقم زد. سالی که گذشت سال آگاهی و شناخت بود. شناخت از گذشته و تاریخ و تمدن و ملیت و فرهنگ ایرانی و انسانی، آشنایی با صفات و الگوهای انسانیت و آگاهی از طعم شیرین صبر و پایداری. و چون هر تغییری سازنده و مفید برای بشریت از آگاهی شکل می‌گیرد می‌توان روزهای سپیدی را برای انسان‌ها و خصوصاً ایرانیان امید داشت. باشد که این روزها وشب‌ها که گذشت برگ زرینی باشد در دفتر خاطراتمان که هر آنچه در آینده بدست خواهد آمد نتیجه این روزها و این روشنگری‌هاست.
و در آخر، چرا هر یک از ما به عنوان فردی که خواسته‌ای دارد، عقیده‌ای دارد و آرمانی را طلب می‌کند پیامی برای دیگران نداشته باشیم. هر یک از ما به عنوان فردی صاحب اختیار که برای خود دنیایی از آرزو‌ها و امید‌ها دارد پیامی نوروزی را به دیگران هدیه نکنیم؟! آری، از خویشن شروع کنیم و به دیگران پیام خود را برسانیم پیامی که از ما برخواسته است نه پیامی که دیگران برای ما نوشته‌اند و اینچنین مقام فرد را به عنوان یک انسانی با تمامی ابعاد وجودیش در دنیای سراسر تزویر و ریای جاه‌طلبان گرامی داریم. هر فرد یک انسان است و هر انسانی فارغ از رنگ و نژاد و قومیت و ملیت و دین شایسته احترام. باشد که همه ما این آزادی و برابری را ارج نهیم و مقام انسان را در دنیای امروزی تا قله‌های صلح و دوستی و برابری و انسانیت بالا بریم.
 
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست      برخيز و به جام باده کن عزم درست
کين سبزه که امروز تماشاگه توست      فردا همه از خاک تو برخواهد رست
 
به امید سالی سرشار از کامیابی و موفقیت و شادکامی برای شما

پی نوشت: این متن باز انتشار پیام نوروزی من در سال گذشته انتشار داده شده در وبلاگ مسدود شده ی آوای آزادی می باشد.
Share

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر