دی ۲۲، ۱۳۸۹

هر ایرانی یک رسانه ــ متنی برای مجله رودکی


 
در صفحه فیس‌بوک مجله رودکی در زیر عکس شماره جدید این نشریه، نوشته‌اند: "جناب ما ماموریم و معذور، حق انتشار خبرتان را نداریم.
اول دی ماه درست زمانی که نشریه به چاپ رسیده بود و منتظر آزادیش از صحافی بودیم مثل همیشه تصویر جلد و خبر انتشار رودکی را برای کلیه‌ی خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها که تا همین شماره‌ی قبل برایمان خبررسانی می‌کردند فرستادیم. وقتی با دوستان عزیزی که پیش از این بسیار هم با آنها صمیمی بودیم محض پیگیری نشر خبرمان تماس گرفتیم متوجه شدیم که هر کدام طی برنامه‌ای عجیب مشغول پیچاندن‌مان هستند. سرتان را درد نیاورم مثلن با روزنامه‌ی شرق تماس گرفتیم و گفتند مطمئن باشید، مانند همیشه خبرش را انتشار می‌دهیم که گذشت و ندادند. کاش تمام خبرگزاری‌ها مانند روزنامه‌ی . . . لااقل با ما صادق بودند. دوستان در . . . به ما اعلام کردند که متاسف هستند و نمی‌توانند خبر انتشار مجله‌ی ادبی رودکی را چاپ کنند و دلیلشان این که در هفته‌ی گذشته با آن‌ها و دیگر خبرگزاری‌ها تماسی گرفته شده و در آن اعلام کرده‌اند که حق انتشار خبر رودکی و یا هر مطلبی در مورد آن را ندارند. ما که نفهمیدیم چرا زورشان به ما رسیده اما خدا خیرشان دهد که همین فضای سخت فرهنگی و همین اندک روزنه‌های رسانه‌ای عمومی را که برای ما و دیگر نشریات تخصصی کور سوی امیدی ست می‌بندند.خدا خیرشان دهد که دیوانگی ما را در این بازار فرهنگی خراب تبدیل به آشفتگی می‌کنند و کمک می‌کنند که بچه‌ها بنشینند و بگویند هجرت ... نمی‌دانم شاید غرض هم همین باشد.
متوجه هستم و می خواهم بدانید که بچه‌های رودکی مصمم به ادامه‌ی نشر این مجله ی ادبی هستند. خداحافظ. "
اگر دیگر رسانه‌ها مامورند و معذور و نمی‌توانند خبر انتشار این نشریه را برای عموم چاپ کنند و به آگاهی آنان برسانند، ما افراد حقیقی، که نه ماموریم و نه معذور، می‌توانیم این خبر را به گوش دیگران برسانیم. هر فرد ایرانی خود یک رسانه‌ است. بیایید شعار "هر ایرانی یک رسانه" را با انتشار خبر، انتشار نشریه رودکی و تشویق دیگران در تهیه این نشریه به عرصه‌ی ظهور برسانیم تا هم نقطه امیدی باشد برای همکاران و نویسندگان و گردانندگان این نشریه و هم تشویقی باشد برای دیگر نشریات و مجله‌های محدود باقی‌مانده، تا این نشریات بتوانند در این فضای آغشته به گرد و غبار بی‌فرهنگی، به کار خویشتن ادامه دهند و زنده بمانند.
نگذاریم عاقبت رودکی‌ها نیز به مانند عاقبت کتاب‌فروشی نشر نی گردد.
من و شما صدای خاموش رودکی‌ها هستیم.
پی‌نوشت‌های مرتبط:
" ... افتخار من است که کتاب‌خانه‌ام را با نگین‌هایی از کتاب‌های شما آراسته‌ام. افتخار من است که در این عرصه‌گاه کسب معرفت، دفتری از دفتر‌های شما را جدا کرده‌ام. زحمات ارزشمندتان را ارج می‌نهم و دستان پرمهرتان را برای تمامی رنج‌ها و سختی‌هایی که در این سال‌ها کشیدید به گرمی می‌فشارم. یاد و آوازه‌تان را زنده نگاه می‌دارم و گام‌هایی را که تا به امروز برداشته‌اید برای پیش‌بردن فرهنگ و دانش و معرفت ایرانی و همچنین قدم‌های آگاهی‌بخشتان را می‌ستایم.
باشد که راه‌ آگاهی‌بخشتان ادامه داشته باشد و جاودانه گردد."

" ... هر یک از ما می‌توانیم با جای‌ گذاردن کتاب‌ها، نشریات، مجلات و دیگر محصولات فرهنگی که تمامی اقشار جامعه خصوصاً اقشار پایین دست جامعه توانایی استفاده از آنها را دارند و همچنین با همه گیر کردن این جنبش از طریق معرفی و یادآوری کاربردهای آن در جامعه امروز ایران نقش قابل توجهی را در افزایش آگاهی عمومی جامعه بازی کنیم. این جنبش نه در ایران بلکه در سراسر دنیا پیام‌آور صلح و دوستی است اما در ایران با توجه به شرایط فعلی آن می‌تواند کاربردهای فراتری از دیگر کشورها داشته باشد. "

پی‌نوشت (معرفی وب‌سایت): وب‌سایت دکتر ناصر فکوهی با عنوان "انسان شناسی و فرهنگ"، یکی از نویسندگان مقالات این شماره نشریه رودکی.
Share

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر